۲۴ ساعت

21 دسامبر
۲دیدگاه

یلدای بی پایان

تاریخ نشر شنبه ۲۱ دسامبر ۲۰۱۳ هالند

yalda

یلدای بی پایان

استاد عبداالجبار توکل هروی

دسامبر ۱۹۹۸ هامبورک

برگرفته از مجموعه شعری از لحظه های غربت

عبدالجبار توکل هروی

عبدالجبار توکل هروی

بر حرف تلخ خار مغیلان نمیرسد

بر انتظار آتش سوزان نمیرسد

خونین جگر شدیم شفق سر نمیزند

یلدای ما هنوز به پایان نمیرسد

ازیاد رفته است مدارا و مردمی

اکنون ز هیچ سوبه کس احسان نمیرسد

صنعت جدا و راز طبیعت جدا بود

بر نور ماهتاب چراغان نمیرسد

تقوای آدمی زر و زیور نمیشود

گنج طلا به یک جو عرفان نمیرسد

خیلی تفاوت است میان تکرک و گل

بر جلوه ء بهار زمستان نمیرسد

ساقی بیا چه جای درنگ است می بیار

بر جام باده چشمه ء حیوان نمیرسد

اینک “ توکل ” و شب سر بسته و سکوت

پایان درد و غصه ء هجر ان نمیرسد

استاد عبداالجبار توکل هروی

 

۲ پاسخ به “یلدای بی پایان”

  1. admin گفت:

    استاد گرامی ، واقعا سروده زیبا و عالیست که خیلی مقبول و با معنی فرموده اید:
    صنعت جدا و راز طبیعت جدا بود
    بر نور ماهتاب چراغان نمیرسد
    موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. Hssan shah frough گفت:

    هرفصلِ سال لطفِ خدا هست بروزگار
    یلدا بیدونِ فصل زمستان نمی رسد
    فروغ
    جناب استاد زیبا سروده اید سلامت باشید

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما