نا سنجیده
تاریخ نشر دوشنبه ۱۳ جنوری ۲۰۱۴ هالند
نا سنجیده
حسن شاه ” فروغ “
۱۳ / ۱ / ۲۰۱۴
لندن
***
سیلِ اشکِ دیده ام را بیوفا نادیده رفت
ازفغان وناله ام پا درگریزترسیده رفت
میدوید تا غیب زد از چشم من آن دلربا
یک نگاهِ خیره برما دیده ولرزیده رفت
بعدِ چند روز دیدمَش آن ظالمِ دیر آشنا
با حریفانِ دیگر از پیشرو خندیده رفت
آبِ سردِ برسرِ این مجمرِعشقم بریخت
دامنِ مِهرو وفایِ خویشرا برچیده رفت
چند نگاهِ کوتهی از گوشهٔ چشمش نمود
خود بنادانی زده گویا که نا فهمیده رفت
می نَشاید شکوه ای بنمود ازاین سنگدل
زانکه ما را دروفاومِهر ناسنجیده رفت
گرفروغِ دیده ای مارا رَبودفرقی نکرد
دیدِ دل مارا بوَد هرگاه فروغِ دیده رفت
باتقدیم احترام فروغ ازلندن
فروغ گرامی سروده زیباست و عالی گفته اید :
آبِ سردِ برسرِ این مجمرِعشقم بریخت
دامنِ مِهرو وفایِ خویشرا برچیده رفت
موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر