افسوس
تاریخ نشر شنبه ۱۸ جنوری ۲۰۱۴ هالند
افسوس
حسن شاه ” فروغ “
۱۵ / ۱ / ۲۰۱۴
لندن
***
بر دردو غمِ مردمِ ما داد رَسی نیست
دربینِ همه سَفسَطه گویان کسی نیست
افسوس که هرسونگرم خار بباغ است
درسایه ای گل بلبلِ شوریده بسی نیست
درچنگ ونَی و تارو رُباب،ساز نمانده
درنغمه ودرسازِ وطندار،جَرسی نیست
چندیست که گرگان زده شبخون بَدیارم
چوپانِ وطن خفته و مردِ مَرسی نیست
بسمل شده ای دستِ اجانب همه جا بین
برمُرغکِ بیبال و پَرم جُز قفسی نیست
صیادِ اجَل گشته ای جان ازهمه گیری
ما را بجُز آن خالقِ فریاد رَسی نیست
سی سالِ درازماهمه درجنگ بِسوزیم
از دود و غُبار بهرِ تنفُس نَفَسی نیست
ازجنگ وجدایی همگی دیده ضررها
آنانکه بَرد بهره بجُزخاروخسی نیست
بَر صلح و سَلم دست نیافتیم سَر انجام
اندردلِ بیچاره فروغ جُزهوسی نیست
باتقدیم احترام فروغ ازلندن
فروغ گرامی بازهم سروده عالیست و مملو از احساس که زیبا و واقعیت فرموده اید :
سی سالِ درازماهمه درجنگ بِسوزیم
از دود و غُبار بهرِ تنفُس نَفَسی نیست
موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
مهدی گرامی ام شما سلامت باشید این درد های است که همه مبتلای آم میباشیم
فروغ عزیز بسلامت باشید ، بسیار زیبا و دلنشین سرودید ، قلم تان رسا باد.