تنور انتخابات
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۰ فبروری ۲۰۱۴ هالند
وطندارِ دلیر من!
بیا بنگر که اینجا باز نانِ گرم،
در بینِ تنورِ انتخابات است
و هم هرجا که بینی در میان جمع،
شورِ انتخابات است
و خلقی از برای لقمهء نانی
و یا هم خاطرِ خواب پریشانی،
و مشتِ دیگری، در راستایِ حفظِ پیمانی،
به ضد دیگران، در حالِ جعلِ افتراآت است
و در حالیکه چندین شاعرِ ماهر،
میان آن کمسیونِ بظاهر مستقل در کارزار انتخاباتی
که اعضایش تماماً انتصابی اند،
در فکر و غمِ وزنِ عروضِ جوی ودریا و بحور انتخابات است
خلقی هم در اینجا،
خالی از فهم و شعورِ انتخابات است
یکی گوید که هرجا بنگری روشن،
ز نور انتخابات است
یکی در فکرِ قانون صدورِانتخابات است
وجمع دیگری، اهلِ شرورِ انتخابات است
که از فیضِ فروشِ هیزم ایشان،
همیشه گرم بازارِ تنورِ انتخابات است
و دولت نیز با آزادیِّ صدها تن از زندانیانِ خودکش بیگانه پرور،
هرزمان، مشغولِ تخریب و ترورِ انتخابات است
برغم نارسائیهای بسیاری که دارد کار و پیکار امور انتخاباتی …
به روی خاک هرجا بنگری،
سرگرم جمعِ خرده های نان، یا لحم وبرنجِ مانده از شبهای میهمانی،
چندین گونه مورِ انتخابات است
و کاندیدان و نامزدهای بسیاری
چنان افتان و خیزان از برای کسب قدرت،
هر طرف جویان و سرگردان،
که گویی محشری برپا، ز صورِ انتخابات است
یکی گوید که من بلدوزرم بنگر که زور من،
نه کم، بل بیشتر امسال از نیرو و زورِ انتخابات است
دِگر را بنگری کز بیسوادی،
حرفهایی میزند، گویا که کورِ انتخابات است
ویا هم اینکه مطلق، خالی از فهم و شعورِ انتخابات است
و مشتِ دیگری سرمست،
از جامِ غرورِ انتخابات است
یکی گوید که من استادم و دانم،
تمامِ ” X ” و ” Y ” و ” Z ” و لوگاریتم دنیای سیاست را،
ولی او در حقیقت،
عاجز از حل سوالِ ضرب و تقسیمِ کسورِ انتخابات است
کی میداند که کاندیدی
که بر یک دست دارد آن کتاب آسمانی را
کتابی را که گر احکام آن تطبیق گردد،
ارمغان آرد به هر جا،
همدلی، آرامش و صلحِ جهانی را
کی میداند چه کس آزاد و افسارِ چه افرادی؟
به پشت پرده، دستِ مافیایِ بدنمایِ زورِ انجیل و زبورِ انتخابات است
ومیدانم که مردم خوب میدانند،
بعضی دیگر ازاین حقه بازان را که هر آنی،
حضورو بودن و بنشستن و خوابیدن ایشان در این کشور،
تنها در حضورِ انتخابات است
بلی، اینها سراپا،
از میانِ خلقِ در حالِ عبورِ انتخابات است
از آنجائیکه کشورهای بیرونی،
ز راهِ زور و زر، یا با هزاران شیوهء دیگر،
شخصِ ایده آل خویشتن را،
تا به قصرِ دلکشا “اِسکورت” میدارند
و هم در راه پرداخت مصارف در روندِ رأی گیری
جیب های خویشتن را خوب میخارند
در اینجا پرسشی مطرح شود در ذهنِ هرآگاه،
از وضع فلاکت بارِ این کشور،
چرا این دوستانِ ظاهری، باران پول و دالر خود را
سرِ آن دشتهای خشک و بی آب دیارِ ما نمی بارند؟
ولی با صد زبان این نکته را ابراز میدارند که افغانها،
بغیر از چرس و تریاک و گیاهِ سکر آور
هیچ چیزِدیگری را، در زمین خود نمی کارند
اگر آنان به ما د لسوز هستند،
پس چرا عالیجنابان، صحنه سازی میکنند اینجا
چنانچه، عده ای هم هرزمان، طبق مراد و سازِ ایشان،
رقص و بازی میکنند اینجا
وهر دم، در حضور چند محمودِ دروغین
مشق و تمرینِ ایازی میکنند اینجا
به عنوان یک افغان،
از تمامِ دوستان داخلی و خارجی،
یک خواهشی دارم،
اینکه کشورهای ذینفع هرکه را خواهند،
در ُپست ریاست، زود بگمارند
و اما، مصرف این انتخابات و تمامِ های وهوی صحنه سازی را
بهرِ بازسازی واعمارِ یکی از بندهای آب و برق سرزمین ما
در حسابِ ویژه ای، از لطف، بسپارند
زیرا، برمن و بر اکثرِ افغانیان، این واقعیت أظهر من الشمس است
آنچه “الیوم” میکنند در سرمین ما،
باز تکراری ز تاریخِ همان ” أمس” است
برغم آنکه در بعضی دهات و شهرهای کشور ما،
پایکوبی و سرور انتخابات است
چالش و دشواریِّ رفتن،
به پای خیلی صندوقهای رأی و رأی گیری،
بیشتر در بخشهای از کنر یا پکتیا و پکتیکا و همچنان،
در بعضی قسمتهای غورِ انتخابات است
و درعین زمان، دولت خودش در حال دست اندازیِّ بیجا،
از برای مقصدِ خود در امورِ انتخابات است
مرامش نیز از این چال بازیها،
همان بوسیدن و نوشیدن مَی
یا که همبستر شدن با چند حورِ انتخابات است
و در آخر فقط این نکته را تکرار میدارم
هر آن شخصی که با اهداف دنیایی،
نه از بهرِ رضایِ خالقِ یکتا و خدمت در رهء آزادیِّ این ملتِ بیچاره کاندید است
نپندارد که وَی از زمرهء مردانِ با ایمان و پورِ انتخابات است،
بل، او هم با تمامِ حامیان وهمگنانِ خویش،
از اهلِ قبورِ انتخابات است
و نیز از جملهء آن احمقان بی شعور انتخابات است
از آنجائیکه صد ها خط و سطرِ ریز ریزِ کوچکِ دیگر،
میان هر سطور انتخابات است
و اکنون در دیار ومیهن ما،
صرف، ایامِ ظهورِ انتخابات است
کی میداند که شاید از برای کشتن و بلعیدنِ چندین نفر
بارِ دگر بینا در این وادی،
دو چشمِ کورِ گورِ انتخابات است
” ستاک” آخر برو نزدیک و بنگر
کار زار سخت و پیکار و شعارِ کاندیدان را
گمانِ من که برداشت تو از اینجا،
فقط از عکس دورِ انتخابات است.
شفیق احمد ستاک
درود به ستاک گرامی ، سزوده زیبا ، دلنشین و مملو از احساس است. موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر