بهار عشق
به پیشواز سال نو و نوروز باستانی ۱۳۹۳
تاریخ نشر سه شنبه ۱۸ مارچ ۲۰۱۴ هالند
بهار عشق
رسول پویان
۱۷ / ۳ / ۲۰۱۴
چوسوزعشق در فطرت نهان است
بـه دل شـور و نـوای جـاودان است
نهـادیـم آتـشــی در سـیـنـه جــاویــد
که همچون کـورۀ آتـشـفـشـان است
نـخـیـزد جــز وفــا و مـهــر از دل
چــو دل مـنـزگـۀ آرام جــان اسـت
بعـد از مـرگـم نـبـاشـد حاجت گور
که هـر جانـب مزارعاشـقان است
بجز ازعشق و مستی نیست راهی
که این آرامش جسم و روان است
مرا محـراب ابـرویش کافی اسـت
که آن جـا سـجدگاه عـارفـان است
حـلالـت شـیـر مادر شـیرِ مـســتم
که عزمت قدرت پیل دمـان است
فـرو شد پیکرت درچـشـمۀ عشق
دیگر روح تو روح بیکران است
نـدارد قـدرتـی زنجـیـر و زنـدان
رهــایـی سـیـرت آزادگان اسـت
نگیرد رنـگ زشـتی قلـب پـاکان
که مهر پاک انسانی در آن است
چـه دانـد بی خـبـر از سـرّ معنا
که شورعشق منظورجهان اسـت
مـقـام عـاشـــقـان پــاک طـیـنـت
بـراوج عـرش واندرلامکان است
مگو بـا مدعـی از عـشـق چـیـزی
که چشمش بسته وتن خاکدان است
ز مولانـا و از شـمسـم بـه گـویید
که نور بلخ و سـوز نیسـتان است
ز حـلاجـم شـهـید مشرب عـشـق
که دارش اوجـگاه آسـمـان اسـت
ز عـطار و سـنایی، شـعر حافـظ
که قند پارسـی اکسیر جـان است
شهید بلخ، دخت عـشق و مستی
که نـامش زینت لوح زمان است
ز بیـدل آن غـریب شـهـر دهـلی
که خوش آیینه دارعهد مان است
مگوییدم دیگر از خون از جنگ
دلـم بیزار از دیـو و ددان اسـت
به پـاشـانید نـور عشـق و مسـتی
که دل ها را غذای رایگان است
گل عـشـق و وصال و جـاودانی
بهــار مـا در ایـام خــزان اسـت
رسول پویان
دوست محترم آقای پویان، سروده زیبا و عالیست . پیش از پیش بهار نو و سال نو ۱۳۹۳ خورشیدی را بشما و خانواده محترم صمیمانه تبریک عرض میکنم. امیدوارم که سال نو ۱۳۹۳ سال خوشی ها ، بر فیض و امنیت کامل برای تمام مردم افغانستان و جهان باشد. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر