۲۴ ساعت

بذر آفتاب

تاریخ نشر سه شنبه ۲۵ مارچ  ۲۰۱۴ م هالند

محترم محمد زرگرپور

بذر آفتاب

 محمد زرگرپور

از امید و گل بهارم  می رسد

وعدۀ  دیدار  یارم  می رسد

از  شکوفه ، از گلاب ، از لاله ها

بوی لبخند ِ نگارم  می رسد

از تموّج ، و ز بلوغ  شاخه ها

آب و رنگ و برگ و بارم می رسد

حاصل  بذرِ نسیم  و آفتاب

سایۀ  سبز  چنارم می رسد

از  افق همراه ِ احساس نسیم

صد د من  عطر  دیارم  می رسد

بلبل شوریده ام  !  کو ناله ات ؟

از وطن  بانگ  سه تارم می رسد

مژده  یاران در حصار  سوز و ساز

بوی گل از گلبهارم  می رسد

کو صدفهای بهشت شهر شعر ؟

نغمه های چنگ و تارم  می رسد

از هری ، از درۀ  یمگان  و بلخ

شور و مستی و وقارم می رسد

از نسیم خوش خبر  بشنیده ام

آشنایِ  قندهارم  می رسد

بالش از خاکم  مکن  بگذار ، باز

از وطن  مشت ِ غبارم می رسد

با تمام نا مرادیها  ،  دریغ

نالۀ  تلخِ  تخارم  می رسد

ذوق پروازی کشد  دل را به اوج

بال تمکین ِ عیارم  می رسد

از نگه ها ، در حریم  حسن یار

لطف بی حدّ و کنارم  می رسد

بی قرارم  ،  لیک از ربّ جلیل

عاقبت  ملک ِ قرارم  می رسد.

(از مجموعه آوای باران )

محمد زرگرپور