اهل راز
تاریخ نشر دوشنبه ۱۴ اپریل ۲۰۱۴ هالند
اهل راز
رسول پویان
****
ز حق برای تو عـمر دراز می خواهم
پر از ترانـه و آهنگ سـاز می خواهم
شکستی چنگ مرا گر به حالت مستی
تـو گر عتاب کنی من نیاز می خواهم
نمی شـوم بـه خدا خسـته از غیاب یار
مدام جور و جفا قهر وناز می خواهم
رها کنم دگر آن تاج و تخت غزنی را
فـقیر مشـرب عـشقـم ایـاز می خـواهم
ز تاب شورش و عصیان شمس بنیادم
هـزار مـولــوی نـی نـواز می خـواهـم
خدنگ سرکش ترک و پتان یـا تاژیک
برای غارت دل تاخت و تازمی خواهم
کبـوتـران حـرم را اگـر بـه بـنـد کـشـند
عـقاب کـوه وطـن بـال بـاز می خواهم
اگـر کسـی نکـنـد فهـم عـشـق پـاکـم را
زلطف رحمت حق اهل رازمی خواهم
مگو ز کعبه و دیـر و حرم دیگر زاهـد
بـه تاق ابـروی خوبان نماز می خواهم
چو کرگسان نخورم لاشۀ حرام ازخاک
عـقاب سـرکـش مـستم فراز می خواهم
ز جمع کین و تعصب و ظلـم و استبداد
به قصد عدل و صفا احترازمی خواهم
به کوب مشت گران بر سر ستم هردم
به جنگ دیـو سـیه پیشـتاز می خواهم
دریـن جهان پرآشوب و فتنه از خالق
نگار شـیردل و کارسـاز می خـواهم
رسول پویان
پویان عزیز ، خیلی زیبا و با احساس سروده اید. موفق باشید. مهدی بشیر
درود بر جناب پویان بزرگوار خیلی زیبا آمدید عالی بود لذت بردم