۲۴ ساعت

04 می
۲دیدگاه

بدخشان

تاریخ نشر یکشنبه چهارم می ۲۰۱۴ هالند

عزیزی غزنوی

تورنتو کانادا

نه شیون می رسد از ما به جایی

نه کس را جانب ما اعتنایی

نه بر کشته کسی ریزد سرشکی

نه بیماری  شمد بوی دوایی

جوانان آله و ابزار جنگ اند

بزرگان بی وقار و جاه و جایی

شهیدان را ز حد اندازه بگذشت

به هرجا بر ملا گلگون لوایی

ملل با آن همه نیرنگ و چالش

فشاند بر سر ما شعله هایی

به گلشن لانه کرده صعوه و زاغ

دیگر از بلبلان ناید نوایی

نه یار از یار می یابد نشانی

نه بیند آشنا را آشنایی

غنامندان همه درویش گشته

مدد جوید گدایی از گدایی

نه پاس خاطر ما داشت شیخی

نه رحمی کرد بر مایان ملایی

زنان از کسب دانش بی نصیب اند

ذکور اندر تکاپوی غذایی

ز یکسو لرزه می گیرد زمین را

ز دیگر سو پدید آید بلایی

هزاران کودک معصوم گشته

به زیر گرد  و خاک و صخره هایی

چه کس باشد مقصر از چنین کار

رعیت یا حکومت یا خدایی

نه آه درد مندان می کند کار

نه تاثیریست در دست دعایی

ندارد ماه پرتو بر سر ما

نه از خورشید می تابد ضیایی

ز بن ویرانه گشته کاخ و ایوان

نه بینی ثابت و سالم بنایی

چه زیبا میهن آزادۀ بود

نماند از شوکت پارین نمایی

عزیزا از کمال قهر خود ده

ستمگاران عالم را جزایی

عزیزی غزنوی

 

۲ پاسخ به “بدخشان”

  1. admin گفت:

    تشکر جناب غزنوی عزیز از سروده زیباو با احساس تان . باز هم مراتب تسلیت و همدردی خود را به مناسبت قربانیان بدخشان به خانواده آسیب دیده و مردم عزیز افغانستان تقدیم میکنم. روحشان شاد و جنتها نصیب شان. موفق باشید. مهدی بشیر

  2. قیوم بشیر« هروی » گفت:

    جناب محترم غزنوی صاحب عزیز احساس بلند تان را ارج نهاده و مؤفقیت مزید شما را تمنا دارم. قلم تان پر رنگ باد.

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما