۲۴ ساعت

مادر

تاریخ نشر جمعه نهم می ۲۰۱۴ هالند

مادر

عزیزی غزنوی

تورنتو  کانادا

به نام گوارای مادر درود

به خلق دلارای مادر درود

درودی فراوانتر از مرغ و مور

فزونتر ز ابحار و امواج نور

درودی که از سوز دل سر کنم

نثار سرا پای مادرکنم

تو ای مادر آرام جان منی

تو ایمان و دین و امان منی

مرا مادرا نقد جان داده یی

هر آنچه سزا بود آن داده یی

تو همواره از شیرۀ جان خویش

ز خون سرشک دو چشمان خویش

به من مادرا آب و نان داده یی

مرا نقد جان و جهان داده یی

نه دیدم چو تو مهربان هیچ کس

مرا مادرا تو پناهی و بس

صفای دوعالم گرفت از تو فر

فشانم به پا ی تو در و گهر

تو تا مرمرا یاد دادی ادب

تحمل نمودی فراوان تعب

تو یک یک سخن کاشتی برلبم

نوازش نمودی به روز و شبم

هنوزم طنین صداهای تو

للوهای شبها و لالای تو

نوازش نماید مرا گوش جان

نوازد مرا مغز مغز روان

کجا مهرت از خاطر من رود

اگر بارها جانم از تن رود

تو بعد از خدا پیشوای منی

قسم بر خدا که خدای منی

به پایت کنم سجده ها از ادب

ببوسم دو دست ترا روز و شب

بزرگی بسی مادرا زانکه من

توانم به وصفت بگویم سخن

اگر دست بودی مرا بر جهان

فدای تو کردم سپس جسم و جان

عزیز دو چشم و دل و جان من

تویی مادرا دین و ایمان من

عزیزی غزنوی

تورنتو  کانادا