۲۴ ساعت

از جوانی تا به پیری واز پیری تا دم مرگ

تاریخ نشر جمعه  ۲۷ جون  ۲۰۱۴ هالند

از جوانی تا به پیری واز پیری تا دم مرگ ؟؟؟!!!!!!

محمد عزیز ( عزیزی )

محترم محمد عزیز « عزیزی »

مسـت لا یعقل ودیوانه وبس مدهوشم

هر چــــه آید بدهن گفته ونه خامــوشم

نیست گر این سخنم لایق این ریش وقبا

نشــــه ام از مَیِ رنگین که بدادند دوشم

دیگر از سبحه وسجاده وعمامـه مگوی

خــرقۀ زهـد به دورش،فـَگـنم از دوشم

آرزو بیش زحد گشته و تا وقت اجل

نیست جز دغدغۀ طول اَمل بردوشم

آن شــرابی که به خلـوتگۀ خاصـــم دادند

زان سبب بی سروپا گشته کنون بیهوشم

آنچــــنان گرم نمود است تنم را که مپرس

دیگ شیرم که به غلـیان و بسی درجُوشم

شعلۀ آتش شوق وهوسم گشته بلـند

هیچ کس آن نتواند که کنـــد خاموشم

دوستان عیب کنندم که صلاح نیست بتو

من نه دیگر پی هر مصلحتی می کوشم

بس نصیحت بشنیدم که سیاست منما

نرود حـــرف کسان هیچ دگر در گوشم

من نه پروای حریفـــان بنمـــایم امـروز

دیده از حرف وزگفتار کسان می پوشم

گر چه از هر طرفی طعنۀ زدوست واغیار

توبه کردم بعد ازین گفتــۀ کس نینوشم

بیش گفتند عزیزان که بس است پیر شدی

تا نفس در بدنم هست چنین مَی نــوشم

« پدرم روضۀ رضوان به دو گندم بفروخت »

   «نا خلف باشم اگر من به جَوی نفروشم » (۱)

هر چه از طاعت واز بندگی ام مانده بکف

همـــه را یکسره برنقــــد بتان بفــروشم

دیگر از چشم سیـــاهان نبُوَد مرحمتی

چشم آبیست کـنون گرمـــی این آغوشم

تاشوم واسطۀ وصل بمسجد وکـُنشت

در خـــرابات ومناجات ، عبـــا می پوشم

گرچه پیرم ومرا قدرت چنـدانی نیست

لیک تاختم نفس بهر هوس می کُوشم

تا شنیدم سخـــن حضرت وشیخ وزاهـــــد

ای « عزیزی» زسرم رفته حواس و هوشم

پایان

*************************

(۱) – برگفته از غزل معروف خافظ شیرازی
پنجم سرطان سال ۱۳۹۳ هجری شمسی
مطابق به :۲۸ شعبا نالمعظم سال ۱۴۳۵ هجری قمری

پنجشنبه -ساعت ۱۹:۴۰

۲۶-۰۶-۲۰۱۴

“حضور آمریکا در افغانستان نعمت خداوند است” آقای مجددی :

آقای مجددی: “حضور نظامی آمریکا در افغانستان یکی از نعمت‌های خداوند است که نصیب مردم افغانستان شده‌است. من به کرزی گفتم پیمان را امضا کو، نکرد. در شب اول برنده شدن اشرف غنی بالایش پیمان را امضا می‌کنیم”.

این سخنان را آقای مجددی امروز در سفارت آمریکا در کابل به مناسب تجلیل از ۲۳۸ مین سالگرد تأسیس ایالات متحده امریکا، گفتند.