از هزار و یک حکایت ادبی وتاریخی
تاریخ نشر یکشنبه ششم جولای ۲۰۱۴ هالند
حکایت ۲۲۳
خوشتر ز کتاب در جهان یاری نیست
در غمکدهء زمانه غمخواری نیست
« جامی »
ابن سینا وتحصیل حکمت
شیخ الرئیس ابو علی ابن سینا، در اوائل حال که بتحصیل فلسفه مشغول بود ، در قسمت « مابعد الطبیعه» مشکلات قابل اعتراضی یافت که نه خود می توانست آنها را حل کند نه کسانی که نزد ایشان بتحصیل می پرداخت !
از آنرو مدتی از مطالعه و تحصیل فلسفه کناره گرفت و بسبب اینکه با همه تیز هوشی خود نمی توانست عقدهء مشکلات آن را بگشاید خاطری گرفته و طبیعتی ملول و افسرده داشت .
یک روز در بازار بخارا کتابفروشی دوره گردی وی را ملاقات نمود و کتابی را که در دست داشت برای فروش بروی عرضه نمود.
ابن سینا کتاب را گشود و سطری چند از آن را مطالعه کرد و چون دانست که در بحث ما بعدالطبیعه می باشد، آنرا برهم نهاد و بکتابفروش داد و گفت :
این کتاب بکار من نمی آید.
کتاب فروش گفت :
مالک این کتاب مرد تهیدست و بینواست وقیمت کتاب نیز بسیار ارزان است اگر سه درهم در بهای آن بمن بدهی هم من وهم صاحب آن هردو ممنون احسان تو خواهیم بود.
ابن سینا بمنظور اینکه احسانی کرده باشد کتابرا به سه درهم خرید و بخانه برد وچون بدقت مطالعه کرد معلوم شد که اط تصانیف فیلسوف بزرگ اسلام ابونصر فارابی است که در علم ما بعدالطبیعه نوشته ومشکلات آن علم را توضیح نموده است .
بمطالعهء آن پرداخت و مقاصد حکما را از آن علم دریافت و جواب اعتراضات خود همه را در آن یافت و بشکرانهء اینکه اشکالات وی رفع شده بود مبلغ هنگفتی برسم خیرات در بین فقراء و بینوایان تقسیم نمود وبار ها از او شنیده شد که میگفت :
اگر آنروز من از دادن سه درهم در بهای کتاب خودداری میکردم هرگز مقاصد حکما و فلاسفه اطلاع نمی یافتم.
سلسله این حکایات جالب ادامه دارد…..
دوستان گرامی ، سلسله این حکایات جالب شادروان استاد بشیر هروی را در سایت ۲۴ ساعت مطالعه و آنها را به دوستان تان هم ایمیل کنید. تا آنها هم از خواندن آن لذت ببرند.مهدی بشیر