اوراق حیات
تاریخ نشر سه شنبه نهم سپتامبر ٢٠١۴ هالند
اوراق حیات
شهلا لطیفی
سخاوت را از تو آموختم مادر
از چشمان خواب آلود غرقه با مهرت
در شبانگاهان زمستانی با صمیمیت آسودگی ها
محبت را از تو آموختم پدر
زآن آغوش حریرت
که نوازش ها را چه شیرین با امیدها داشت در پناهعشق را از تو آموختم پسر
زآن تبسم های رنگین کودکانه ات
در سردی دلم با گرمی یکرنگی ها
در شبانگاهان زمستانی با صمیمیت آسودگی ها
محبت را از تو آموختم پدر
زآن آغوش حریرت
که نوازش ها را چه شیرین با امیدها داشت در پناهعشق را از تو آموختم پسر
زآن تبسم های رنگین کودکانه ات
در سردی دلم با گرمی یکرنگی ها
لطف را از تو آموختم ای دوست
زآن رموز صادقانه ات در اوراق حیاتم
که چه عالمانه بود و پُربها
سرانجام
شهامت را از خود آموختم با آنهمه زیب و بند تقدیرم
در گیر و دار حادثه ها
۱۵ /۹ / ۲۰۱۳
خانم لطیفی عزیز ، تشکر خیلی چیز های زیبا و عالی از بهترین ها آموختید. واقعا شهامتت همچنان با بر جاست باید به تو افتخار کرد. سروده زیباست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
جناب بشیر: با چنان دید گسترده افتخارم بخشیدید.
بسلامتی شما دوست نهایت بزرگوار.
اشعار شهلا جان لطیفی با یک استواری وعشق عالی بناه یافته و استوار در غنی سازی اش ادامه می دهد بنده موفقیت شان را استدعادارم .
بسیار عالی
جناب سعید: از حضور مخلصانه تان ممنونم و اینکه با ژرف از من میخوانید ارادتمندم.
بهشته گرامی را سپاسگزارم.
شهلای گرامی
خوب شد همه آموخته هایت را بیان داشتی
وبرای ما سرمشق است
ما هم از خودت می آموزیم
موفق باشی آموزگار نازنین
خواهش میکنم جناب جلال، از حضور شما امتنان دارم.
ومن میگم که خواهران از شهلا لطیفی بیاموزند , که جرات عشق واقعی و بیان حقیقت که یک پیکر خوابیده را زنده کرده است.
جناب احمدی: مقدم شما نیک.
نهایت لطف کردید دوست گرامی، درود بر شما.