خوردم به سینه از تو بچندین هزار زخم
تاریخ نشر چهار شنبه اول اکتوبر ٢٠١۴ هالند
احمد محمود امپراطور
دوشنبه ۰۷ میزان ۱۳۹۳ هجری آفتابی
خوردم به سینه از تو بچندین هزار زخم
دیـــگر نمـانده جـا که زنی بار، بار زخم
ما و تحمل و سر تعظیـــم و پاس عشق
ناچار گشتـــــه ایم بهــم ســر دچار زخم
با آن همــــه ظلــم که افتــــاد بــــر سرم
از دل نـــرفت یــــاد تـــو و یـــادگار زخم
جانــــا تو در کــدام ره و سلک و مذهبی
کــــز پشت میــــزنی تو بما آشکار زخم
تا صـورت تــــرا به تخیــــل کشیـــده ایم
آیینـــه گشـت خون دل، آیینـــه دار زخم
خون خوردگـــان دشت جنونیـــم ای دریغ
داغ سیــــاه ست در دل این لاله زار زخم
یک دامن آبله ز چشـــم رفت و خاک شد
تا گشتــــــه ایم لایـــق این بی شمار زخم
بر هرکه میرسد ز فلک سهم لطف و مهر
از تـو بمـــا رسیـــده در این روزگار زخم
خواهم که رخت خویش ببندم از این جهان
تاکه رهـــــــایی یابــــم از این اقتـدار زخم
در سنـگ تربتـــــم بنویسیـــــد بعـد مرگ
این نامــرادی خفتــــه بُود، سنگسار زخم
از معنـی هستـی بمن شــد همیــــــن عیان
صبــح اش بار غـــم بُود و شـام تار زخم
محمود را خــدا به ســــرش روشنـی کند
از ششجهت فــتاده به قیـد و حصار زخم
——————————
دوشنبه ۰۷ میزان ۱۳۹۳ هجری آفتابی
که برابر میشود به ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۴ میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور
امپراطور عزیز ، سروده زیبا و مملو از احساس است . خط بردم و لذت بردم . موفق وسلامت باشید.
محمود جان گرامی همه سروده هایتان عالی وأین سروده را انقدر عالی وپًر سوز سروده که واقعا چنگ میزند بدل همیشه شاد وموفق باشید