آرزو دارم
تاریخ نشر دوشنبه ششم اکتوبر ٢٠١۴ هالند
آرزو دارم
سروده ای از استاد محمد علی فرحتیار
فرایبورگ – آلمان
نهم اپریل ۲۰۱۳
من کیم در بحر حسرت کشتی بی بادبانی
در کویر یأس و حرمان مرغک بی آشیانی
من کیم سیلی خور دست ستمکاران دوران
رهرو ِ افسرده ی محنت نصیبی نا توانی
قسمتم بود از ازل رنج وعذاب وتیره روزی
سایه ی مهری ندیدم بر سرم چون سایبانی
دردِ تنهایی کشی بی یار و بی اهل دلی
کنج عزلت خفته ی دور از عزیزِ نکته دانی
گلبن سبز امیدم را خزان ِ نامرادی
کرد تاراج جفا کیشان خود در هر مکانی
ساغر لبریز دردم بر لبانِ انتطاری
رنج غربت دیده ی محنت کشی بی همزبانی
کشتی صبرم بگرداب بلا ها در طلاطم
نخل عمر من ز طوفان بلا ها چون کمانی
دست هجران تا جدایم کرد از فرزانگان
می خروشم همچونی افتاده دور از نیستانی
کودکِ فکرم بزندانِ بلا ها شد اسیر
دور از دامانِ یاری نکته سنجی خوش بیانی
مزرغ سبزِ فلک را دیدم و همواره بودم
برکه ی خشکیده از بی بارشی ها هر زمانی
رهسپارم در بیابان بر امید وصلِ جانان
شاید آخر بشنوم بانگ درا از کاروانی
آرزو دارم که باشم خاکِ پای آن ابر مرد
میر میران و امامِ ناجی صاحب زمانی
استاد محمد علی فرحتیار
استاد محترم جناب آقای فرحتیار ،سروده زیبا و عالیست. خط بردم و از خواندن آن لذت بردم . موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
بسیار زیبا استاد بزرگوار سلامت و تندرست باشید.