۲۴ ساعت

26 اکتبر
۱ دیدگاه

مخمس بر غزل استاد و عارف بزرگوار

تاریخ نشر یکشنبه  ۲۶ اکتوبر ۲۰۱۴ هالند

محترم سید جلال علی یارمخمس بر غزل استاد و عارف بزرگوار محترم

محمد عبدالعزیز مهجور

محترم سید جلال علی یار

(ملبورن آسترالیا)
۲۴ / ۱۰ / ۲۰۱۴

ما درد و غم و محنتِ پیهم کشیده ایم
از مردمان ظالم و بی رحم کشیده ایم

چون سوگ و ماتمی که به محرم کشیده ایم
در روزگار رنج دو عالم کشیده ایم
بار گران به دیده ای پر نم کشیده ایم

کار جهان و جمله جهان است درد سر
پا کی برون کشید ازین ورطه ای پسر
گرقصر و جاه ومسندی سازیم زسیم و زر
گر آسمان شویم غباریست در نظر
ور خاک گشته ایم بدل غم کشیده ایم

ما دشمن دیرینۀ خویش را نیافتیم
بسیار جستجو و پی او شتافتیم
لافیدمی بسی و ولی هیچ نبافتیم
سهراب وار سینه به خنجر شگافتیم
خطی به نوشداروی رستم کشیده ایم

آن یار بسوی ما بدلِ رحم ندیده است
افزون نخواسته ایم وحتی کم ندیده است
در شادی وطرب و به ماتم ندیده است
گاهی بسوی ما به غلط هم ندیده است
در حسرت نگاه چقدر غم کشیده ایم

اسلوب و راۀ عشق بسی عذر و زاری است
پاداش این عقوبت از آن زخم کاری است
آبِ جبین خجلتی بی پرده داری است
عصیان هرکجا که بود شرمساری است
گر در بهشت چهره ای آدم کشیده ایم

بی روش دورِ زندگیم در ندامت است
گرسر به تیغ یار نهم جان سلامت است
مهر و محبت مسند و جای کرامت است
بی دوست لحظه های فراقش قیامت است
یعنی نفس به غصه چو مأتم کشیده ایم

دارد صفا این دلِ فارغ ز کینه ام
جلال مگو از دلِ ، پُر پینه پینه ام
جوشد می فراقِ نگار ز آبگینه ام
مهجور داغ حسرتی سر زد زسینه ام
آه از دل شکسته دمادم کشیده ایم

سیدجلال علی یار (ملبورن آسترالیا)

 

یک پاسخ به “مخمس بر غزل استاد و عارف بزرگوار”

  1. admin گفت:

    درود به جناب استاد علی یار عزیز ، سروده زیبا و مملو از احساس است. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما