نا بـاوری بس که بود در زمــان ما
تاریخ نشر جمعه هفتم نوامبر ۲۰۱۴ هالند
استاد شیر احمد یاور کنگورچی
کابل/افغانستان
اسپ مُــــــراد را نتوان زین و ساز کرد
طالعــی بستــــــه را نشود زود باز کرد
آغــــاز زنده گی بشود ختــــــم با نیــاز
بیهوده گیست در همــگی عمر ناز کرد
بار گنـاه بدوش کشیــــم تا زمـان مرگ
سر را کجـــا توان به قیـــامت فراز کرد
نا بـــاوری بس که بود در زمـــــان ما
با چاک کرتــــه کی شود ابراز راز کرد
پای طمع کوتـــــه و شـــاخ هوس بلند
دست طلب کی شـــود آنجــا دراز کرد
از دین فروش دین خـــدا را توان خرید
بی پول کی توان که طــواف حجاز کرد
با جامه ی کثـــیف شد و جسم بی نماز
کی می شود که روی بـسوی نماز کرد
در بارگاهــــی شاه متوکل به لایـــزال
کنگورچی کار مُلک به مثـــل ایاز کرد
—————
چهارم / سنبله / ۱۳۸۶ هجری خورشیدی
سروده شده است
شیر احمد یاور کنگورچی
کابل/افغانستان
درود به استاد کنگورچی عزیز ، سروده خیلی زیبا و مملو از احساس است که از خواندن آن لذت بردم . موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر