جدایی
تاریخ نشر شنبه اول قوس ۱۳۹۳ – ۲۲ نوامبر ۲۰۱۴ هالند
جدایی
صالحه واهب واصل
۱۶ / ۱۰ / ۲۰۱۴
عمر ها بر شانه بردم بار هر آن آشنایی
پی نبردم از جفایت وز فریب و بیوفایی
این دلم یارب چسان اندر سکوت مرگ می زیست
بی صدا آواز ها مِشکست اندر بی نوایی
داغ های سینه را با خنده مرهم می زد و لیک
در حضور عام میکرد از خوشی ها خود نمایی
مثل سنگ خاره بود این دل میان سینۀ من
ترک ترک گردیده بود از طاقت و صبر آزمایی
در دل شب ها به آغوش سیاهی های تارم
با خودم بنشسته میگفتم که ای بختم کجایی
من سعادت را طلب می کرده ام از شاه هستی
نی زمین و خانه و قصر و مقام پاد شاهی
من گمان نیک میبردم ز عمر خستۀ خود
بین که آخر کرد مزد نیت نیکم جدایی
«واهِبا» پژمرده حالم، خسته ام زین زندگانی
از توانت زنده میگردم تو، گر در من بیایی
صالحه واهب واصل
۱۶-۱۰-۲۰۱۴
درود به صالحه عزیز ، سروده زیبا و عالیست . موفق وسلامت باشید.
مهدی بشیر