درعشق حیرانم
تاریخ نشر پنجشنبه ششم قوس ۱۳۹۳ – ۲۷ نوامبر ۲۰۱۴ هالند
درعشق حیرانم
سید همایون شاه عالمی
۲۷ نوامبر دو هزار و چهاردهم میلادی
کابل افغانستان
گهی کوه و گهی هامون رَوَم در عشق حیرانم
رهی فرهاد و یا مجنون روم درعشق حیرانم
نگاه ِ فتنه انگیزش دل و جانم به آتش زد
شدم دیوانه و افسون روم در عشق حیرانم
بسی افسانه های با اشاراتِ بدن دارد
ز اندوهش ز خود بیرون روم در عشق حیرانم
همی ترسم که آخر حسرت وصلش به دل ماند
بمیرم با دلِ پُر خون روم در عشق حیرانم
بسانِ اشک سرگشته سرآپایم یکی گشته
ازین دنیا بسی واژون روم در عشق حیرانم
تبسم های موزنش برایم دانه ها ریزد
بدامِ او بسی افزون روم در عشق حیرانم
به امیدِ وصالِ او هزاران دست و پا کردم
زچه در پای این مضمون روم در عشق حیرانم
اگر چه راهِ این دنیا کج و پیچی بخود دارد
براهی عشق او موزون روم در عشق حیرانم
بدون ِ وصلِ جانانم همایون کی شوم گاهی
بسان اشک خود گلگون روم در عشق حیرانم
سید همایون شاه عالمی
۲۷نوامبر دو هزار و چهاردهم میلادی
کابل افغانستان
درود به جناب عالمی عزیز ، سروده زیبا و مانند همیشه عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
ممنون شما دوست بزرگوار و فرهنگی ارجمند جناب مهدی بشیر
شاد و پیروز باشید