تاریخ نشر پنجشنبه هفتم حوت ۱۳۹۳ – ۲۶ فبروری ۲۰۱۵ هالند
سرود دل
عزیز فاریابی کانادا
شهر وانکوور
خزان آمد جهان رنگ دگر شد ،
به مرغ کوچی آهنگ سفر شد .
سرشتش مایه ی فرسودگیهاست ،
که شاخ خشک در کام شرر شد .
به برگِ زرد شبنم بستر افگند ،
به کلک ارغوان الماس زر شد .
زمستان چون سیه دل رو سفید است ،
زبیدادش جهان زیر و زبر شد .
کنون گرگ حریص تیز دندان ،
به سوهانِ زمستان تیزتر شد .
بیا ای هموطن زینجا گریزیم ،
کند صد پاره گرگی ار خبر شد .
بهار آید خزان خالی کند جای ،
عروسِ گل وطن را زیب و فر شد .
گریزد دیو زین باغ ِدل آرا ،
قدح پرکن که مینا با هنر شد .
“ثنا” خواند ثنا در مقدم گل ،
لب خشکش به آب بوسه تر شد .
سرود از دل بخواند ( فاریابی )
درخت گل به بلبل بال و پر شد .
باعرض ادب و حرمت
عزیز فاریابی کانادا
شهر وانکوور
درود به جناب محترم داکتر عزیز فاریابی ، سروده زیبا و مانند همیشه عالیست . موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر