ﺩﺭ ﺳﻮﮒ ﻓﺮﺧﻨﺪﻩ ﺷﻬﻴﺪ
تاریخ نشر دوشنبه سوم حمل ۱۳۹۴ – ۲۳ مارچ ۲۰۱۵ هالند
ﻋﺰﻳﺰاﻥ و ﺳﺮﻭﺭاﻥ ﺻﺎﺣﺒﺪﻝ!
ﺳﺮﻭﺩﻩ ﭘﺮ ﺩﺭﺩ اﺯ ﺯﻫﺮﻩ ﺻﺎﺑﺮ ﻫﺮﻭﻱ اﺯ ﺯﺑﺎﻥ( ﻓﺮﺧﻨﺪﻩ ﺷﻬﻴﺪ) اﻫﺪا ﺑﻪ ﺑﺸﻤﺎ اﺭﺯﺷﻤﻨﺪاﻥ
ﺯﻫﺮﻩ ﺻﺎﺑﺮ ﻫﺮﻭﻱ
۲۲ / ۳ / ۲۰۱۵
ﺩﺭ ﺳﻮﮒ ﻓﺮﺧﻨﺪﻩ ﺷﻬﻴﺪ
ﺣﺮﻑ ﺩﻟﻢ ﻧﮕﻔﺘﻪ و ﺑﺮ ﻟﺐ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﮔﻠﻬﺎﻱ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﺩﻟﻢ ﻧﺎ ﺷﮕﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﻳﻚ ﻓﺼﻞ اﻟﺘﻤﺎﺱ ﺑﭙﺎﻱ ﻛﺴﺎﻥ ﺷﺪﻡ
ﺳﻮﺩﻱ ﻧﻜﺮﺩ,ﺯﺟﻪ ی ﺟﺎﻧﻢ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻨﺎﻡ ( ﺷﺮﻉ) ﻟﮕﺪ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﻣﺮا
ﺑﺎ ﻣﺸﺖ ﺧﺸﻢ ﺻﻮﺭﺗﻢ اﻳﻨﺠﺎ ﺷﮕﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﻧﺎ ﻣﺮﺩ ﺳﺮﻭ و ﻗﺎﻣﺖ ﻣﻦ ﺭا ﭼﻨﺎﻥ ﺷﻜﺴﺖ
ﺫﺭاﺕ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﻭﺩ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺳﺘﻢ اﻡ ﺳﺨﺖ ﺳﻮﺧﺘﻨﺪ
ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﺵ ﻛﺴﺎﻥ ﻧﺎ ﺷﻨﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﮔﺮﮔﺎﻥ ﻭﺣﺸﻴﻲ ﺳﺘﻢ ﺁﻳﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ!
ﻛﺸﺘﻨﺪ ﺑﺨﻮاﺭﻳﻢ ,وﻟﻲ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺧﻔﺘﻪ ﻣﺎﻧﺪ
ﺯﻫﺮﻩ ﺻﺎﺑﺮ ﻫﺮﻭﻱ
۳/۲۲/۲۰۱۵
درود به خواهر عزیزم خانم زهره صابر هروی و تشکر از سروده زیبا و همدردی تان نسبت کشتن و سوختن شهید فرخنده . امیدوارم دولت و مقامات امنیتی و قضایی افغانستان هر جه زود تر قاتلین و حامیان جنایتکار را که مرتکب کشتن شهید فرخنده شده اند محاکمه و نتیجه آنرا به اطلاع مردم افغانستان و جهان برساند. روح فرخنده شاد و جنتها نصیبش . مهدی بشیر
ﺑﺎ ﻫﺰاﺭاﻥ ﺩﺭﻭﺩ و ﺩﺳﺖ ﺑﻮﺳﻲ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﺮاﺩﺭ ﻭاﻻا ﻣﻘﺎﻣﻢ ﺁﻗﺎﻱ ﻣﻬﺪﻱ ﺟﺎﻥ ﺑﺸﻴﺮ ﻫﺮﻭﻱ و ﻫﻤﻪ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﮔﺮاﻣﻲ. اﺣﺴﺎﻧﻤﻨﺪ و ﻣﻨﺘﮕﺬاﺭﻡ اﺯ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﺤﺒﺖ ﺷﻤﺎ و ﺯﺣﻤﺎﺕ ﻧﻴﻚ ﺗﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﻧﺰﺩ ﺧﺪاﻭﻧﺪ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﻋﻤﺮ ﻋﺰﻳﺰ ﺗﺎﻥ و ﺻﺪﻗﻪ ﺑﺸﻤﺎﺭ ﻣﻴﺎﻳﺪ.
سلام و درود خانم زهره صابر هروی، امید است که خوب و صحتمند باشید، بنده مدیر برنامه های نذیر خارا هستم و از شعر شما استفاده کرده و یک آهنگ ساختیم به نام “ضجه های فرخنده”
بنده هرچقدر کوشش کردم که نمبر تماس شما را پیدا کنم و همراهتان تماس بگیرم متاسفانه موفق نشدم. لطفا با من تماس بگیرید
۰۷۹۴۰۱۳۰۱۴
سپاس از شما