اتفاق ای هموطن تا دشمنان را سر زنیم
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۷ حمل ۱۳۹۴ – ۱۶ اپریل ۲۰۱۵ هالند
به استقبال شعر صایب تبریزی
عبدالغفور امینی
اتفاق ای هموطن تا دشمنان را
آتش اندر خِرمنِ آن خیلِ
بیش نگذاریم ویرانی شود درملکِ
بهر آبادیی میهن آستین ها بَر
خواب غفلت بیش گشت وکاهلی دیگر
خطِ بِطلان بعد از این بر بالش وبستر زنیم
در سرِ ما شور و ارمانی
رفته بیرون از قفس این سو و آ
خیز یکدم تا بسازیم همتِ خود
بوسه بررُخسار آن ماهِ پری
همتی تا خود کِفا سازیم خود از
تا به کی چشمِ طمع بر این درو
سالها شد مردم ما درفغان وناله
مرهمی برقلبِ افگار و دو چشمِ
بِه بُوَد گر قلب ها ودست ها
تا کی از جورِ مظالم دست ها بر
دستِ اربابِ غرض را از وطن
سیلیی برنوکرانِ یوروودالر زنیم
چون همه بیگانگان انداخت میهن
بر دو چشمِ اَهرِ من یک مشتِ
جنگجو و جنگ افروز و هوا
را به هم یکجا ودور از ساحه ی
بهرِ محوِ جهل شمعِ علم را
چنگ از هر چارسو بر دانش ودفتر
از خدا خواهیم یک آ رامش و یک
کَوسِ قطعِ جنگ در سر تا سرِ کشور زنیم
خویش را ازحالت بیچاره گان آ
گاهگه سر بر حریمِ مرد مِ ابتر
گفته برحق ای امینی صایبِ
چون زنانِ پیر تا کی تکیه بر
عبدالغفور امینی
درود به جناب آقای امینی عزیز ، سروده زیبا و مملو از احساس پاک تان است. و باید همۀ مردم کشور متحد و یکپارچه شوند تا این خایینن را نیست و نابود کند. خیلی زیبا سروده اید :
اتفاق ای هموطن تا دشمنان را سر زنیم
آتش اندر خِرمنِ آن خیلِ ویرانگر زنیم
بیش نگذاریم ویرانی شود درملکِ ما
بهر آبادیی میهن آستین ها بَر زنیم
واقعا تا همینطور نکنیم کشور ما آباد و آرام نخواهد شد.وحشی ها و جنایتکار ها که کادو های سعودی و پاکستان است برای « ع » و « غ » و قتل مردم مطلوم افغانستان . آنها روز بروز زیاد تر میشوند برای ویرانی کشور . به امید یک صلح و اقعی و ازبین بردن دولت و حشت ملی . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر