رسوا
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۶ ثور ۱۳۹۴ – ششم می ۲۰۱۵ هالند
رسوا
صالحه وهاب واصل
۱۲ / ۲ / ۲۰۱۵
هالند
به استقبال از
«کرده ام باز به آن گریۀ سودا سودا»
«که ز هر اشک زدم بر سر دریا دریا»
جوشم از شور جنون در دل صهبا صهبا
بیرون از خود شوم از بیخودی پیدا پیدا
مه و خورشید و فلک حور و ملک همدم من
همه چرخنده سوی عالم بالا بالا
در حضورش نزند مژه به هم چشم دلم
تا که جانم نکند محشری برپا برپا
آنقدر محو تماشای جمالش شده ام
که نیابی چو من دلشده شیدا شیدا
نهراسد دلم از داغی که داده نگهش
دُردِ می داغ شود در دل مینا مینا
در خرابات جنون میشکنم خط ادب
تا به نامم بزنند تهمت رسوا رسوا
«واهِبا» حال تو عشق است وخمار است و نگار
مکن اندیشۀ دیروز و نه فردا فردا
۱۲ / ۲ / ۲۰۱۵
صالحه وهاب واصل
هالند
درود به خواهر گرامی ام خانم صالحه وهاب واصل ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا ، عالی و خواندنیست . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر