آتش گرم امیدت گشته سرد
تاریخ نشر یکشنبه ۲۷ ثور ۱۳۹۴ – ۱۷ می ۲۰۱۵ هالند
آتش گرم امیدت گشته سرد
مریم افضلى احدى
پس ترا هر غم که پیش آید ز درد
بر کسى تهمت منه بر خویش گرد
چون که از خود بى خبر چون ماندهء
آتش گرم امیدت گشته سرد
تو برو یگدم درون خود بیبین
روى هر نقشى تو یابى خاک و گرد
کاش تا کردن ملامت خلق را
روى انگشت سوى قلب خویش کرد
گر تو روزى خویش را بشناختى
تو نخواهى بود با کس در نبرد
پس چه خوش میگفت “مولاناى بلخ”
بر کسى تهمت منه بر خویش گرد
مریم افضلى احدى
درود به خواهر عزیزم خانم مریم افضلی احدی ، سروده خیلی زیبا و مملو از احساس است. از خواندن آن خوشم آمد. موفق وسلامت باشید.
مهدی بشیر
احترامات تقدیم است برادر محترم مهدى بشیر ، از حسن نظر و همکاران شما جهان سپاس