شعر من
تاریخ نشر شنبه ۳۰ جوزا ۱۳۹۴ – ۲۰ جون ۲۰۱۵ هالند
شعر من
عالیه عزیزی هوفیانی بلخی
درد دل و نوای گدا هاست شعر من
اشک یتیم و ناله ی دل هاست شعرمن
گوید سخن ز درد و غم نوحه و الم
آتش گرفته شعله ی بالاست شعر من
بال و پر شکسته ی مرغ اسیردام
در خون طپیده بسمل و شیداست شعر من
چون لاله داغ ها بدل و پا و هم سرش
یک دشت داغ لاله ی حمراست شعر من
دست تبر به ریشه زند شاخه اش برد
نخل ستم کشیده ی دنیاست شعر من
یک باغ پر ز رنج و غم و درد نخل زرد
چون کوره داغ در غم فرداست شعر من
هر گز بهار نیست خزانم بهر زمان
خشکیده برگ زیر درخت هاست شعر من
تا چند درد و غصه برم در دیار غیر
چون قصه ناتمام و غم افزاست شعر من
درد دلم عزیزی چو کوه گران شده
این کوه غم فزون شده بر جاست شعرمن
عالیه.هوفیانی عزیزی بلخی
درود به خواهر عزیز و گرامی محترمه خانم عالیه. عزیزی هوفیانی بلخی ، سروده زیبا و مملو از احساس است . خط بردم و کیف کردم . طاعات و عبادات تان قبول در گاه حق .موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
بسیار سرودۀ عالی و با احساس پاک سروده شده قلم تان رساتر باد خانم عالیه جان هوفیانی .
بسیار شعر عالی و پر مفهوم موفق باشید