درگلستانِ خیال
تاریخ نشرسه شنبه ۱۳ اسد ۱۳۹۴ – چهارم آگست ۲۰۱۵ هالند
درگلستانِ خیال
حسن شاه فروغ
۴ / ۸ / ۲۰۱۵ لندن
ایندلِ بیچاره را هوی تو بوده سالها
بلبلِ باغم سُخن گوى تو بوده سالها
عندلیبم ناله و فریاد میدارد زعشق
مُرغِ دلرا لانه در کوى تو بوده سالها
بلبلِ طبعِ مرا گلزار و باغ و بوستان
نوحه بر یادِ گلِ روى تو بوده سالها
ازشمیمِ مُشکِ زُلفانت دماغم تازه بود
بر دماغم مُشکِ آهوى تو بوده سالها
اشکِ چشمم از هراسِ دیدنِ رویت روان
آب را سرچشمه از جوى تو بوده سالها
درخیالِ خاطرم دایم گلستان بوده اى
در گلستانِ خیال بوى تو بوده سالها
توسنِ از آرزو ها راهى کوى تو شد
راهِ رفتِ جاده ها سوى تو بوده سالها
گر روانِ دیرو کعبه میشوم از بهرِ تُست
قبله ى من طاقِ ابروی تو بوده سالها
جنت وغُلمان وحور برصوفى و زاهد بده
من گدای حُسنِ نیکوى تو بوده سالها
گر بهشتم آرزو مى بود تقوا کم نبود
این گنهگار هم سگِ کوى تو بوده سالها
با همه آلودگی در دل فروغِ مهرِ تُست
دل اسیرِ عشقِ جا وى تو بوده سالها
ح فروغ لندن ۴/۸/۲۰۱۵
درود به فروغ عزیز ، سروده زیبا و مانند همیشه عالیت. موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر
برادر بزرگوارم آقای فروغ سروده بسیار زیبا