پدر زخمی
تاریخ نشر سه شنبه ۲۰ اسد ۱۳۹۴ – ۱۱ آگست ۲۰۱۵ هالند
دوستنان محترم و گرامی لطفا نظر های تانرا در قسمت دیدگاه های صفحه ۲۴ ساعت بنویسید تا همیشه محفوظ باشد .
با عرض حرمت
مهدی بشیر
*******
پدر زخمی
شهلا لطیفی
پدر زخمی از درد بگریست
دیدگانش هراس و شرم ندید
یاس و شکستگی قلب حزین
در میان دست اندوه و غمش
سخت غرید
و غرور را
در میان قفس داغ شرور
محکم بست
نور روحش در عزاداری جسمش بدمید
چلچراغ آرزوهایش دیگر سرد و بی روح
از میان باد سرد خاطرات زار نالید
دیدن رخسار بی روح پسر
در میان حریر سرد و سپید
دل و ایمان قوی پدر را
با غصه درید
روی کرد سوی شعاع عشق
در آغوش ماه
وز همه بخت افاق
شکوه ها را برچید
ضعف دستانش بر حلقه ی غم
سست گردید و کدورت بچشید
آن گاه
از عرش فروغ صبر و عشق
در میان نفرتش نور ببارید
تا بپوشاند تنومندی درد را
از سراپای خسته ای ناامید
و تا بگشاید روزن درد را
با کرامت به سوی صبر و امید
و پدر، مردی بشکسته و زار
قامتش راست کرد با همت شیر
تا نگاه دارد قلب غمزده را
زنده با خاطرات عشق دیرین
۰۸-۲-۲۰۱۵
درود به خانم شهلا عزیز ، واقعآ پدر زخمی درد آور است . چون او نان آور یک خانواده میباشد . همچنان زخمی شدن و شهادت دیگر اعضای خانواده هم بدتر آز آن است. لعنت به هرچه جنایتکار و وحشی و نوکر اجنبی . موفق باشید . مهدی بشیر
شما سلامت بمانید دوست بزرگوار.
و به امید فردای بهتر!