مُهرِ عزا
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۱ اسد ۱۳۹۴ – ۱۲ آگست ۲۰۱۵ هالند
دوستنان محترم و گرامی لطفا نظر های تانرا در قسمت دیدگاه های صفحه ۲۴ ساعت بنویسید تا همیشه محفوظ باشد .
با عرض حرمت
مهدی بشیر
**********
مُهرِ عزا
شریف حکیم
اگست ۲۰۱۵ سدنی
بر لبِ ما زد زمان ، بارِ دِگر مُهرِ عزا
می زند فریاد ماتم ، از گلویِ شهرِ ما
آدمی انسانیت را کُشت ، در میدانِ شهر
در حضور شاهدانِ ، مذهب و دین و خدا
چهرۀ خشکیده خاک اینجاست ، تر از موجِ خون
هر وجب افسانه میگوید ، ز یکصد کربلا
سوگ می بارد به بامِ شهر از هفت آسمان
طفلِ اشکِ ما نهان ، در دامنش سیلاب ها
مردِ منبر آمد و ، دربِ جهنم باز کرد
با کلیدی که ندانستم ، کی دادش در کجا
سوخت در آن قامتِ ، معصومیت را بار بار
آن گنه کاری که بر لب داشت نامِ کبریا
هموطن ، شبهاست بیدارم ، اگر باور کنی
با قلم بیگانه ، با دردِ تو فکرم آشنا
مژه تا بر مژه بگذارم ، تو پیدا می شوی
از میان دود و آتش ،می زنی پیهم صدا
حرفهایت را نمی فهمم ، ولی از صورتت
این قدر دانم که می پرسی ، چرا ؟ آخر چرا ؟
کاش می شد ذرۀ ، می کاستم از غصه ات
کاش می شد همدمی بودم ، به وقتِ غم ترا
شریف حکیم
اگست ۲۰۱۵ سدنی
درود به جناب آقای شریف حکیم و سروده عالی و متاثر کننده که از خواندن آن اشک از چشمانم جاری شد و لعنت به این جانی های و حشی های برادران کرزی و غنی که به امر باداران چتلستان حیوان صفت و سعودی آدمخور تعداد و حشی و برادران و نوکران خارجی ها را از زندان آزاد کردند و طی حدود یک سال هزاران هموطن مظلوم و بیگناه مارا در شهر کابل و ولایات و سربازان قهرمانی که شب و روز برای آرامی مردم مطلوم ما خدمت میکنند ، یا سر بریدن و یا به شهادت رساندند و همچنان ع و غ فقط مشکل شان تقسیم قدرت است و بفکر ملت و کشور نیستند. بهتر است منفعت شخصی را کنار بگذارند و به فکر امنیت مردم باشند . به اندازه کافی دالر بدست آوردند و اکنون بگذارند مردم ما یک لقمه نان راحت بخورند متحدانه بدون هر نوع تعصبات زبانی ، قومی ، منطقوی ، مذهبی و نیادی در فضای صلح و امنیت زندگی کنند. نفرین و لعنت به دولت و حشت ملی و حامیان آن و چتلستان جانی و سعودی آدمخور. موفق وسلامت باشید حکیم عزیز . مهدی بشیر
شریف جان حکیم شاعر دردآشنا و خوش کلام را درود می فرستم ، سپاس از اینکه درد های مشترک مانرا فریاد می زنید ، به امید فردای بهتر و برچیده شدن بساط اهریمنان از کشور ما.
مؤفق باشید
قیوم بشیر « هروی »