۲۴ ساعت

18 اکتبر
۱ دیدگاه

سرِ تسلیم

تاریخ نشر یکشنبه ۲۶ میزان ۱۳۹۴- ۱۸ اکتوبر  ۲۰۱۵ هالند

سر تسلیم

سرِ تسلیم

حسن شاه فروغ

نیستم مجنون که صحرای جنون جایم بوَد

عشقِ لیلى حلقه ى بر دست و در پایم بوَد

نیستم فرهاد نامم را گذارند کوهکن

حسرتِ دیدارِ شیرینش تمنایم بوَد

دیده ى دل را بروى خوب رویان بسته ام

سینه را جایى براى عشقِ مولایم بوَد

دل گذرگاهِ جمالِ عشقِ جانان گشته است

وعده ى وصلش مرا امروز و فردایم بوَد

گر سرِ تسلیم بپاى دلبرى آرم فِرود

دلربا و مونسِ شبهاى زتنهایم بوَد

از فروغ شمع رُخسارِ حبیبُ و لُطفِ دوست

هم ضمیرِ روشن و هم چشمِ بینایم بوَد

 فروغ ٢۶/٧/١٣٩۴

 

یک پاسخ به “سرِ تسلیم”

  1. admin گفت:

    درود به فروغ عزیز ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا و مملو از احساس است . چی زیبا سروده اید :
    نیستم مجنون که صحرای جنون جایم بوَد
    عشقِ لیلى حلقه ى بر دست و در پایم بوَد
    نیستم فرهاد نامم را گذارند کوهکن
    حسرتِ دیدارِ شیرینش تمنایم بوَد
    دیده ى دل را بروى خوب رویان بسته ام
    سینه را جایى براى عشقِ مولایم بوَد
    موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما