غزلهای از سنایی غزنوی و کمال خجندی
تاریخ نشر دو شنبه ۲۷ میزان ۱۳۹۴- ۱۹ اکتوبر ۲۰۱۵ هالند
انتخاب از : سید همایون شاه عالمی
غزلهای از سنایی غزنوی (رح) شاعر و عارف کبیر این خطه:
و کمال خجندی
جمالت کرد جانا هست ما را
جلالت کرد ماها پست ما را
دل آرا ما نگارا چون تو هستی
همه چیزی که باید هست ما را
شراب عشق روی خرمت کرد
بسان نرگس تو مست ما را
اگر روزی کف پایت ببوسم
بود بر هر دو عالم دست ما را
تمنای لبت شوریده دارد
چو مشکین زلف تو پیوست ما را
چو صیاد خرد لعل تو باشد
سر زلف تو شاید شست ما را
زمانه بند شستت کی گشاید
چو زلفین تو محکم بست ما را
سنایی غزنوی
*****
غزلی از کمال خجندی
عرفات عشقبازان سر کوی یار باشد
به طواف کعبه زین درنروم که عار باشد
چو سری بر آستانش ز سر صفا نهادی
به صفا و مروهای دل دگرت چه کار باشد
قدمی ز خود برون نِه به ریاض عشق، کاینجا
نه صدای نفحهٔ گل نه جفای خار باشد
به معارج انا الحق نرسی ز پایِ منبر
که سِری شناسد این سر که سزای دار باشد
ز می ِ شبانه ساقی قدحی بیار پیشم
نه از میی که او را به سحر خمار باشد
نکند “کمال” دیگر طلب حضور باطن
که قرارگاه زلفش دلِ بیقرار باشد
کمال خجندی
تشکر از عالمی عزیز ، سروده های زیبا و عالی را از سنایی غزنوی (رح) و کمال خجندی انتخاب نموده اید. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
درود بر شما جناب مهدی بشیر! عجب کار خوبی کردید که اشعار دو شاعر بزرگ را در سایت زیبای ۲۴ ساعت گذاشتید. ممنون شما.