۲۴ ساعت

02 نوامبر
۱ دیدگاه

به دردم نمیخورد

تاریخ  نشر دوشنبه  ۱۱ عقرب ۱۳۹۴-  دوم نوامبر ۲۰۱۵ هالند

به دردم نمیخورد 

نوشته نذیر ظفر 

دیـــــــــــــگر خیال یار به دردم نمیخورد

امـــــــــــــیدی از بهار به دردم نمیخورد

مــــیدان زنده گی همگی برد و باخت بود

این محـــــــــــــفل قمار به دردم نمیخورد

راه امــــــید بسته شد از شش جهت بمن

هر لحـــــــــــظه انتظار به دردم نمیخورد

سنـــــــــگلاخ شد به دیده ِ من وادی امید

ترس از گـــــــــزند مار به دردم نمیخورد

جز آفتــــــــــــاب عشق نخواهد زمین دل

مهــــــــــــــتاب شام تار به دردم نمیخورد

من شهریار خویشم و شهرم پر اتش است

بودن دریــــــــــــــن دیار به دردم نمیخورد

با اشک شســـــــتشو نشود ظلمت از وطن

چشــــــــــــــمان اشکبار به دردم نمیخورد

باید جهــــــید و رفت برون زین فضای غم

این جســــــــــم سوگوار به دردم نمیخورد

نذیر ظفر

 

یک پاسخ به “به دردم نمیخورد”

  1. admin گفت:

    درود به جناب ظفر عزیز ، سروده زیبا ، عالی و مملو از احساس است و مانند همیشه عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما