کــلامِ سبــــزِ تـو محمود در بهــارِ غزل
تاریخ نشر یکشنبه اول قوس ۱۳۹۴ – ۲۲ نوامبر ۲۰۱۵ هالند
همیشــــــــــــه یــار دل آزار میدهد اخطار
مرا زمانـــــــه به تــــــکرار میدهد اخطار
نشــد به صبحگه خورشیــــــــد آرزویم نو
جفــــــــــای سایـــه ی دیوار میدهد اخطار
ز شــــــــور و دغدغه ی مشتری گریزانم
منـــــــادیی ســــری بـــازار میدهد اخطار
ز دوستان و ز دشمن کم است نیش غضب
بــــــــــــرادران گنــــهــکـار میدهد اخطار
ستــم به قلب و در اندیشـــــه ام ندارد جای
غـــــمِ شــــــــــرایطِ اجبـــار میدهد اخطار
دلم گرفتــه از این همـــرهان سست عنصر
همیــــن گــــزیده ی ناچــــار میدهد اخطار
به عمــــر خویش ندیدم چنین سیه روزی
که مست و بیخود وهوشیــار میدهد اخطار
شب فـــــراق و ندیدن مـــــــرا نباشد بیـــم
هـــــــــراسِ لحظه ی دیــدار میدهد اخطار
مـــرا به حال خودم بان و بگذر ای ناصح
که آنچه نیست ســـــــــزاوار میدهد اخطار
کشیش و صـوفی ز جمــــع جنـاوران باشد
به تـــــار سبحـــه و زنـــــار میدهد اخطار
عیــــــادت دل بشکستــــه کـار آسان نیست
سرشـک حســــرت بیمـــــار میدهد اخطار
کـــــلامِ سبــــزِ تـو محمود در بهــارِ غزل
ردیـــف و قافیـــــه اخطـــار میدهد اخطار
—–
بامداد جمعه ۲۹ عقرب ۱۳۹۴ هجری خورشیدی
که برابر میشود به ۲۰ نوامبر ۲۰۱۵ میلادی
سرودم
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان
درود به امپراطور غزیز ، سروده زیبا و مانند همیشه عالی و خواندنیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
استاد بزرگوار کاکا عزیزالقدرم جلالتماب محترم محمد مهدی بشیرهروی صاحب درود های من نثار شما. !
از پیام زیبا و مهر معنوی و مستدام شما کهکشانها ممنون و مشکورم.
بهروز و رستگار باشید.
امپراطور از شهر بیم و امید
کابل
عیادت دل بشکسته کار آسان نیست
سرشک حسرت بیمار میدهد اخطار
امپراطور
مجمود جان گرامی غزل عالی و در خور ستایش سروده آید. سروده هایتان همه زیبا و دلنشین میباشد . برای موفقیت و سربلندی آرزومندم .
وحیده از جرمنی
درود. !
بانو گرانقدر محترمه داکتر وحیده اطبای از حضور شکوفا و مستدام شما کهکشانها ها ممنون و مشکورم.
بهروز و رستگار باشید.
امپراطور
از شهر پر حادثه
کابل