آدمی مرغ بی بال
تاریخ نشر چهار شنبه چهارم قوس ۱۳۹۴ – ۲۵ نوامبر ۲۰۱۵ هالند
آدمی مرغ بی بال
پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۲۴ / ۱۱ / ۲۰۱۵
نشستـه بـود دومــردی درزمستـان
بـه پهـلــوی تنـوری قـصه گـویـان
یکی زین سوتنور،آن سوتنوررفت
دگـر گـفـتـا که ای بیـچــاره انسـان
نـداری ازخـودت هیــچ اخـتـیـاری
گهی این سووگـاه آن سو،توحیران
توئی یک مـرغ بـی بـالی عـزیزم
کـه بـاشـی درتـلاش لـقـمـهء نــان
خـــداونـد گــرنگـردانـد نـصیـبـت
پـی آن لـقـمه گـردی زار ونـالان
پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۲۴،۱۱،۲۰۱۵،سدنی
درود به جناب پوهنوال داکتر اسد الله حیدری ، سروده زیبا و مملو از احساس است. زیبا فرموده اید :
نشستـه بـود دومــردی درزمستـان
بـه پهـلــوی تنـوری قـصه گـویـان
متاسفانه من دوتا نانوا را پهلو هم ماندم که نان گرم پخته کنند. که با هم نوش جان کنیم . موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر
برادر گرامی آقای مهدی بشیر!بعد از تقدیم سلام وآرزوی صحتمندی تان،تقریباً بست سال قبل قصهء آدمی مرغ بی بال را از زبانی کسی شنیده بودم.نمی دانم قصهء واقعی بوده یا خیر؟ دوسه روز قبل بیادم آمد که الهام بخش سروده فوق گردید.
از نشر وحسن نظر همیشگی تان جهان سپاس. بادرود فراوان داکتر حیدری