بهانه
تاریخ نشر سه شنبه دهم قوس ۱۳۹۴ – اول دسامبر ۲۰۱۵ هالند
بهانه
حسن شاه فروغ
آن چشمِ سْرمه مستِ تو ما را نشانه کرد
تیرى ز عشق بر دلِ زارم روانه کرد
ما را گداى کوى درت کرد عاقبت
درهرکجا ز قصه ى عشقم فسانه کرد
سنگسارِ عشق کرده و آواره از وطن
مجنون وار شهره ى عصرو زمانه کرد
اشکم بسانِ ژاله و باران بسى روان
این سیلِ غم بدیده مرا ازچه خانه کرد
ویرانه ساخت کشورِ دل را ز روى کین
پای عدوى ما چرا ؟ در میانه کرد
از بس فروغ بدل همه دردِ وطن بوًد
درعشق و عاشقى غزلى را بهانه کرد
فروغ ١٠/٩/١٣٩۴
درود به جناب آقای فروغ عزیز ، تشکر از سروده زیبا و واقعی تان . خط بردم و لعنت فرستادم به کسانیکه کشور را ویران و زنان را سنگسار و مردم را آواره نمودند. موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر