بود یلــدا شب و آن شب، شبــی یــلدا بود
تاریخ نشر دوشنبه ۳۰ قږس ۱۳۹۴ – ۲۱ دسامبر ۲۰۱۵ هالند
شاد روان استاد شیر احمد یاور کنگورچی
کِشم / بدخشان
افغانستان
بود یلــدا شب و آن شب، شبــی یــلدا بود
سرد و تاریک و طویل ازهمگی شبها بود
درهمه سال همین شب،شب خاطره هاست
شب پُـــــر خاطره ای نیـــــز برای مـا بود
جام پُر بــاده و من مُست و نگارم به کنار
دل من کان گهـــر چشـم من هم دریا بود
همچو پروانــه به گِرد شمع گلزار رُخش
ذکر و اندیشه و کردار همگی یکجا بود
هـر دو سرشار بُدیــم ازهمگی شادی ها
نه بدل غصه و نه وسوسه ای فردا بود
بود بر مـا همه خوشنودی دوران بکام
نه به مـا دلهره و نه بری ما سودا بود
چشم برچشم هم و،جام پُر از باده به کف
لب خشکیده ای من غنچه لبش جویا بود
بود شبی تار و دراز همچو دو زلفین نگار
که بهـر لحظه ای آن بهرمنش رویا بود
جای کنگور وطن کشـم و منم کنگورچی
آن شب و،این وطن و،یار به من دنیا بود
——————————
یازدهم جدی ۱۳۷۹ هجری خورشیدی
سروده شده است
شیر احمد یاور کنگورچی
کِشم / بدخشان
افغانستان
روح شاد روان شیر احمد یاور کنگورچی شاد و یادش گرامی باد. سروده زیبا و عالیست به مناسبت شب چله و یا یلدا . از محمود جان امپراطور جهانی سپاس که این سروده را فرستاده است. امیدوارم این شب را به خوشی سپری کنید. موفق باشید . مهدی بشیر
دورد به رهبر خردمند سایت وزین ۲۴ ساعت استاد محمد مهدی بشیر هروی و همکاران خبره شان.!
کاکا بزرگوارم از لطف عمیم و دعای خیر شما کهکشانها ممنون و مشکورم.
انشاءالله که همه رفته گان را غریق رحمت کند.
…………………………………….
بااحترام
امپراطور
از افغانستان