۲۴ ساعت

08 ژانویه
۲دیدگاه

قـا فــلۀ اشک

تاریخ نشر جمعه  ۱۸ جدی  ۱۳۹۴ – هشتم  جنوری  ۲۰۱۶ هالند

قـا فــلۀ اشک

عزیزه عنایت :

دیشب به هـوای رخت ای یار گریـستم

چـون شمع گدازیدم و تکرا ر گریسـتـم

بــراوج فلک نــالــۀ من غلـغلـه افگنــد

فارغ نشد این دل که دوصد بارگریستم

دیشب که تو چون مه بنظر آمده بود ی

تا صبحدم از اول شـــب زار گریستــم

از دیده ربــوده ست تمنای تـــو خوا بم

از بسکه ز دوری تـو بسیـــار گریستـم

گفتم که فلک یـار من از من مربا یــد

از وهم چنین وسوسه خونبارگریستــم

از اشکم (عزیزه ) برهش قا فله بستــم

عمری به هــوایش پی دیـدار گر یستم
عزیزه عنایت :

 

۲ پاسخ به “قـا فــلۀ اشک”

  1. admin گفت:

    درود به خواهر عزیزم خانم عنایت عزیز ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. خط بزدم جالب بود . موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر

  2. عزیزه عنایت گفت:

    سلام و درود خدمت برادر گرانقدر جناب محمد مهدی بشیر !
    از حسن نظر و همکاری های همیشه گی شما نمیدانم با کدام واژه تشکر ی کنم شما آنقدر مهربان هستین که هرچه درباره شما بنویسم کم است .
    از خداوند جهانیان برایتان سلامتی همیشه گی سعادت و موفقزیت میخواهم .

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما