ای عشقِ تو از کوهِ دلم ساخته کاهی
تاریخ نشر سه شنبه ششم دلو ۱۳۹۴ – ۲۶ جنوری ۲۰۱۶ هالند
ای عشقِ تو از کوهِ دلم ساخته کاهی
قربانِ تو باد هرچه که داریم الهی!
با تو که چو باد سحری سر زده رفتی
رفت عقل به راهی و دلم رفت به راهی
چون زاهدِ مغرورِ شریعت زده دادم
سجادهی بیرنگ پدر را به گناهی
چون کوه سر پای خود ایستادم و دیدم
بند است سرِ اشکِ من و بغض به آهی
ایکاش که سیبی دگر از شاخه نیفتد
تا اینکه نیفتاده نگاهی به نگاهی
[]
«نعمتپژمان»
درود به برادر گرامی جناب نعمت الله پژ مان. سروده زیبا و مانند همیشه عالیست و خط بردم و خوشم آمد . موفق باشید. مهدی بشیر
سلام و سپاس مهدیجانِ نازنین و بزرگوار.
امیدوارم گردش چرخ بر مدار آرزوها و امیال نازنینتان باشد و بماند.
درود و دعا.
برادر گرامی ام نعمت الله جان پژمان عزیز خوشحالم که پس از مدتها دوباره از سروده های زیبای تان خوانده و لذت میبرم ، قلم تان همیشه رسا باد.
قیوم بشیر « هروی »