یک قطره آ ب بده
تاریخ نشر سه شنبه ششم دلو ۱۳۹۴ – ۲۶ جنوری ۲۰۱۶ هالند
یک قطره اب بده
پروین مشتعل
تشنه ام را تشنه ات را
قطره ای ابی بده
من درحدیث عشق تو
فریاد ادمی، فریادی ادمی
اشک یتم اویخته است
لب خشک
یک قطره اب بده
****
تو از کدام سرزمین ادمی
ازنفسهای تو عشق ادمی ، عشق آدمی
مادرم می گیرید به پای تو سر عبادت
تو از کدام شهر و دیار شرافت
پدرم بادستان لرزان خویش
دربستر مریضی
دستی دعا برایت ودرانتظار قطره ابی
تشنه نشسته ایم
از سر زمین خون
بی عدالتی
جز بوی تفعن وگندگیست
زودتر بیا بساز لانه ای ما
ما در گنده ابی دست پا میزیم
زودتر بیا
زودتر بیا
در خانه ، خانه شهر ما سخن تو ست
چون چراغ وچون چلچراغ
در بی برقهای شهر کابل روشن وبسی تابناک
درکلبه دودی خاک الوده ما
سری بزن
بیا
برشانه های طفل یتم .دستت بزن
جز خاک وگرد وتشنه لب
تو کیستی از کدام.جنس نجابت وشریف
دستی ما بیگی ببرسوی راستی خدا
راستی وخدا
پروین مشتعل
تشکر از خواهر گرامی خانم پروین مشتعل ، زیبا و مانند همیشه عالی و مملو از احساس است . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
ممنونم ازلطف همیشگی شما برادرعزیزوگرامی محمدمهدی بشیر!