جوانى سر از رأى مادر بتافت
تاریخ نشر یکشنبه ۱۹ ثور ۱۳۹۵ – هشتم می ۲۰۱۶ هالند
جوانى سر از رأى مادر بتافت
شعر از : سعدی شیرازی
انتخاب از : محمد مهدی بشیر
جوانى سر از رأى مادر بتافت
دل دردمندش به آذر بتافت
چو بیچاره شد پیشش آورد مهد
که اى سست مهر فراموش عهد
نه در مهد نیروى حالت نبود
مگس راندن از خود مجالت نبود؟
تو آنى کزان یک مگس رنجه اى
که امروز سالار و سرپنجه اى
به حالى شوى باز در قعر گور
که نتوانى از خویشتن دفع مور
دگر دیده چون برفروزد چراغ
چو کرم لحد خورد پیه دماغ؟
چه پوشیده چشمى ببینى که راه
نداند همى وقت رفتن زچاه
تو گر شکر کردى که با دیده اى
وگرنه تو هم چشم پوشیده اى
سعدی شیرازی
عزیزان خواننده و دوستداران سایت ۲۴ ساعت و فیسبوک های آن ، سروده ذیل از سعدی شیرازی است که برای مادر سروده است . چون خوشم آمد آنرا انتخاب نموده و باشما دوستان بمناسبت روز جهانی مادر شیریک ساختم . روز مادر را به تمام مادران عزیز و گرامی تبریک میگویم و برایشان طول عمر آرزو میکنم. روح سعدی شیرازی شاد . همچنان مادران گرامی که در این روز با خانواده هایشان نیستند بخصوص مادر مهربان خودم. برای شان طلب رحمت و مغفرت مینمایم . یاد و خاطره هایشان گرامی باد . موفق باشید . مهدی بشیر