مشام جان
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۲ ثور ۱۳۹۵ – ۱۱ می ۲۰۱۶ هالند
مشام جان
سیدجلال على یار
مى نخواهم دور شوم من از برت
گر بمیرم مى شوم خاکِ درت
گر بگویى تو، سفر دارم دراز
انتظار است چشمِ من بر منظرت
زنده میگردد مشامِ جانِ من
از شمیم گیسوى جان پرورت
وصلِ تو چون جان من اندر بدن
جانِ من مى باشد اى جان درخورت
گر چه صد بار گفتمت یار تو ام
کم شنیده عرضِ حال گوش کرت
همچو من از پا درآرد عاشقان
تیر مژگانِ سیاه چون خنجرت
دیده ام من خود ستایى کار توست
خود سرى باشد همیشه در سرت
سر نتابد این جلال از عشق تو
باشد او از جان و دل فرمانبرت
( ملبورن آسترالیا )
٢٠١۶
درود به استاد محترم سید جلال علی یار ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. خط بردم و عالی بود . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر