پیامی از گورستان
تاریخ نشر پنجشنبه ۳۱ سرطان ۱۳۹۵ – ۲۱ جولای ۲۰۱۶ – هالند
پیامی از گورستان
صادق پیکار
منم آن شکسته موجی که سرم به سنگ خورده
و چه موجهای سردی که سفر نکرده مرده
همه عمر آرزو شد، همه صرف جستجو شد
همه در خیال بگذشت به امید نارسیده
همه روز وسال وماهم به تجاربی عبث شد
نه یکی به کار رفته، نه توان کار مانده
به جنازه ام نیایید، نکنید عزا به مرگم
نه نکیر ومنکر آنجاست نه کسی بهشت دیده
من و سنگ های قبرم سه انیس پاک باشیم
همه در سکوت رفته، همه زیر خاک مانده
صادق پیکار
جناب استاد پیکار عزیز ضمن عرض سلام ، سروده زیباست و لی باید پاسخ سوالم رابدهید که شما چطور اطلاع یافتید که در آنجا نکیر ومنکر نیست و از بهشت خبری نیست. به امید پاسخ تان موفق و صد سال دیگر زنده باشید و از جای تان شور نخورید. با عرض حرمت مهدی بشیر
محترم مهدی جان،
بهشت، دوزخ، حور وغلمان ونکیرومنکر از موجودات غیبی بوده و هیچکس تاهنوز ندیده، من هم ندیده ام ونخواهم دید.