۲۴ ساعت

13 آگوست
۱ دیدگاه

دود مجمر!!

تاریخ نشر  شنبه   ۲۳  اسد ۱۳۹۵ – ۱۳  آگست  ۲۰۱۶ – هالند

دود مجمر!!

محمد نسیم اسیر

صـدایی ازدل بشکستهء من ، برنمی خیزد

ازین ویرانـه ، آهـنگ خوشی دیگرنمی خیزد

زسوزسینهء من سازموزونی نمی جوشد

ازین بگسسته تار، افسوس صوت ترنمی خیزد

خمارآلـوده چشمان ترا نازم که مست او

زبسترجُزبه دَورباده وساغرنمی خیزد

گـرفته خاطرم ازخانقاه ومسجد ای زاهد!!

که غـیرازوعظ خشک ازگوشهء منبرنمی خیزد

زخواب آلوده بخت من چه میپرسی که میبینم

زبانگ صور، این خوابیده ، درمحشرنمی خیزد

به راه عشق او، برخاستم ازجان ودل ، اما

پی تسکـیـن جان بیکسم دلبرنمی خیزد

سـپـندم ساختی درمجمرافسونم افکندی

که دودی هم ازین یک دانه ، درمجمرنمی خیزد

کمربسته به قتل دوستان ، مستانه می خیزی

مسـلـمانی چنـیـن ، درکشتن کافرنمی خیزد

سمن بوگلبنی ، چون تودرین گلشن نمی روید

سهی سـروی ، زسروقامتت ، بهترنمی خیزد

( اسیر)!! ازطرزگفـتـارتـومیدانم که درمحشر

چوتو، نامه سیاه سرکش خود سرنمی خیزد

تراگفتند( اسیر)ازپا فتاده ، دستگیری کن

تبسم کردی وگفتی که اودیگرنمی خیزد

م.نسیم( اسیر)

اپریل۹۹ع ، بن المان

 

یک پاسخ به “دود مجمر!!”

  1. admin گفت:

    درود به استاد اسیر عزیز و تشکر از سروده عالی و خواندنی تان . خط بردم و خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما