عجز و قناعت
تاریخ نشر سه شنبه ۱۶ سنبله ۱۳۹۵ – ششم سپتامبر ۲۰۱۶ – هالند
عجز و قناعت
سید همایون شاه “عالمی”
کشتی ِ امید را دامن ِ ساحل کجاست
کشت ِ محبت چه شد؟ خرمن ِ حاصل کجاست
آدمی بی حس شده در پی ِ مال و منال
گشته خموش آیینه شکل ِ مقابل کجاست
مادّه برانَد حکم در وطن ِ آدمی
معنویت خاک شد ذوق ِ تمایل کجاست
خصلت ِ حیوانیت کرده همه در نیت
جذبه ی عرفانی را آن کشش ِ دل کجاست
شور هوس سرکشد در سر ِ برنا و پیر
ناله ی عشق ِ قدیم در دل ِ بسمل کجاست
بنده ی کمظرف ِ روز فکر خدایی کند
خشم ِ غرور آمده کاسه ی سائل کجاست
بین که دروغ و دغل سهل بوِد اینزمان
ساز ِ ریاء ساختن یکسره مشکل کجاست
صورت و معنا بدید چشم همایون دقیق
عجز و قناعت گزید، آدم ِ کامل کجاست
سید همایون شاه “عالمی”
شانزدهم جولای ۲۰۱۶م
دوبی ، امارات
تشکر از برادر گرامی جناب عالمی عزیز ، سروده زیبا و مانند همیشه عالی و خواندنیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
درود و سپاس فراوان به دوست معزز و محترم و برادر نهایت عالیقدر جناب مهدی بشیر، بشما سعادت و سرفرازی آرزو دارم