۲۴ ساعت

10 سپتامبر
۱ دیدگاه

مثنوی امپراطور بمناسبت نامزدیش

تاریخ نشر شنبه ۲۰  سنبله  ۱۳۹۵ – دهم  سپتامبر ۲۰۱۶ – هالند

مثنوی امپراطور بمناسبت نامزدیش

درود به رهبر خردمند و گران ارج جلالتمأب محمد مهدی بشیر هروی و گروه فرهنگی و تیم تخنیکی سایت وزین ۲۴ ساعت.!
تمنا میکنم که جور و سالم و سر حال باشید.

مدتی شد که بنابه معاذیر صحی و کاری نتوانستم برای شما سروده های خود را بفرستم به ویژه در این اوخر  که مرغ طالع من قفس شکست و بال ازادی زد تا نامزد شوم.
از همکاری های همیش و تبریکات خاص و بی آلایش شما ممنونم.
بهروز و بر قرار باشید.

*****************************

سروران، عزیزان و هوداران نهایت مهربان و ورجاوندم درود های قلبی مرا با مهر بی بدیل تان پذیرا شوید.
تمنا میکنم که در هر کجا دنیا که تشریف دارید  با دودمان نجیب تان سالم و سر حال باشید.
من به رضای خداوند تبارک تعالی و پیشنهاد  مادر عزیزم و توافق عمیق میان خانواده ها  با دختر یکی از دوستان پدرم به اسم ناجیه رحمانزاده  فرزند الحاج عبدالفتاح رحمانی  که از مردمان اصیل چهاردهی گذرگاه کابل هست  به تاریخ جمعه ۲۹ اسد ۱۳۹۵ هجری خورشیدی که برابر میشود به ۱۹ اگست ۲۰۱۶ میلادی نامزد شدم.

خواستم ذریعه این پیام خبر سلامتی و مدتی غیر حاضریم را برایتان بدهم.
تمنا میکنم که کم رسی ها و نارسی های مرا بی مهر و تکبر نشمرده باشید.
از شما عزیزانم قلباً سپاسگزام که همیشه  مرا نوازش نمودید و همچنان از پیام  های گرم تبریکیه شما عالم عالم ممنون و مدیونم.

التماس دعا خیر
امپراطور
کابل/افغانستان

عشــــــق بنمـــــود سایبــــــانی من

تــــــــازه شد بــــــاغ نو جوانی من

بعد یک عمـــــــــر انتظار و تلاش

زنــــــــــدگی داد بخت نیک معاش

روزی مــــــــــادر گرفت سر راهم

گفت فرزنــــــــــد خوب و دلخواهم

من یــــــــــکی خواهش ز دل دارم

انـــــــدکی پای زیـــــــــر گِل دارم

تویی نـــــور دو چشـــــــم و ایمانم

شاد گـــــــــــــــردان قلب من جانم

سخنـانش شندیـــــده میــــــــــــرفتم

اشک شادیش دیــــده میـــــــــــرفتم

گفت جانـــــــم عروس میخـــــواهم

لایق عشـــــق و بوس میخــــــواهم

نو جوانــــی عزیـــــــــــز من تاکی

میشوی پـــــــا گریــــــــز من تاکی

گفتـــــم مـــادر صلاح قلبت چیست

نازنینـــــــی که گـوی برگو کیست

گفت ناجیه دختـــــــری زیبـــــــــا

هست بر من عروس رویــــــــا ها

می شناســــــــــــم نیــــک اجدادش

خانـــــــه و خاندان و بنیـــــــــادش

گر کنی گفتـــــــــــــه ای مرا باور

ســـــــــازم آن را بــــرای تو یاور

گفتـــــــم مادر هر آنچه خواهی کن

شــاد این قلب بی پنــــــــــاهی کن

مــــــــــادرم دست و آستین بـر زد

رفت در کــوی ناجیه ســـــــــر زد

داد احـــــــــوال، قاصـــــدی زورم

بهـــــــــر فــــرزندِ امپـــــراطورم

انچنیــــــن گفت به خانـــواده یشان

به زبان نیـــــــکو و ســــــاده یشان

چون کــــه بودند مردمــــــان کریم

با نسب با غـــــرور و نیک و فهیم

حرف مـــــــــــادر به جان پذیرفتن

گهــــــــــر خود به تـــــار ما سفتن

تاریـــــخ بیست و نو مــــــــردادی

ماندیــــــــم تهـــــداب سنگ آبادی

اینچنیــــن زندگــــانی شد آغـــــاز

با سخن های عشق و نغمه و ساز

مــــــا شدیم نامــــــــــزاد یکدیگر

حال هستیــــم همچو جان و جگر

ناجیـــــــه بهــــــــــر من بود دنیا

تـــا شـــــــــدم امپراطور دلهــــــا
——————-
چهارشنبه ۱۰ سنبله ۱۳۹۵ هجری خورشیدی

که برابر میشود به ۳۱ اگست ۲۰۱۶ میلادی

احمد محمود امپراطور

کابل/افغانستان

 

یک پاسخ به “مثنوی امپراطور بمناسبت نامزدیش”

  1. admin گفت:

    درود به برادر گرامی آقای محمود جان امپراطور ، تشکر از پیام زیبا و دوستانه تان عنوانی بنده و دیگر عزیزان و همکاران و خواننده گان سایت ۲۴ ساعت . بازهم پیوند نامزدی تانرا از صمیم قلب به خودت و خواهر گرامی ام ناجیه خانم وخا نواده های محترم تبریک عرض نموده وبرایتان خوشی ها آرزو میکنم.
    همچنان تشکر از سروده زیبا و عالی تان. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما