ارث پدر!
تاریخ نشر یکشنبه ۲۸ سنبله ۱۳۹۵ – ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۶ – هالند
ارث پدر!
محترم محمد نسیم اسیر
همه خوبند، به زیبائی توچیزدگری
درشماربشری، لیک به مانند پری
این چه تشبیه عجیب است، حقیقت اینست
آیت لطف خدایی، زهمه عیب بری
به چه تشبیه کنم سلسلهء موی ترا
حلقه درپای دل انداخته ومی گذری
ساخته دست قضا، نا زکی اندامت
عطرافشان وپرازلطف چوگلبرگ تری
سپرتیربلا گشت دل محزونم
تو! به حسنت شده مغرور و زمن بی خبری
عجبا زندگی ام جمله به نومیدی رفت
اسفا عمربه خون خوردن دل شد سپری
همسرروح الامین است ترازسخنت
به پیمبرکه کلام توبدیع است وزری
عشوه ای کن که زروسیم نثارت سازم
خنده ای کن که بریزم به رهت« دُردری »
زندگی برسرمن تلخ شد ازفرقت تو
کاش شیرین کنی کامم به لبان شکری
من زفیض پدرآموختم این طرزسخن
بهرمن شعرسرودن بود ارث پدری
سخنت را اثری نیست« اسیر»عاشق شو
عشق سازد اثرت گرم وکلامت شکری
م.نسیم « اسیر »
اول دسمبر۱۲ع، فرانکفورت
درود به استاد محترم جناب آقای محمد نسیم اسیر ، تشکر از سروده زیبا و عالی تان . خط بردم وخوشم آمد. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر