فصل اول هویت گمشدهء ما
تاریخ نشر پنجشنبه ۳۰ جدی ۱۳۹۵ – ۱۹ جنوری ۲۰۱۷ – هالند
فصل اول
هویت گمشدهء ما
شهر ها و حصار های افغانستان
محترم شاه محمود محمود
مقدمه :
شهر های و حصار های افغانستان حد اقل دو هزار وپنجصد سال قدامت تاریخی دارند . حصار تاریخی با داشتن بارو و دیوارها بلند و بلندتر و گذرهای پیچ در پیچ ؛ مقاومت و استادگی انها را نشان میداد. این شهر ها که توسط دیوار های عریض و با ارتفاع نسبتا” بلندی محاط بودند ؛ قصرها و محله های دبیران و وزیران و گذرهای باریک و کم عرض و خانه و کاشانه یی مردم عوام با مراکز اعتقادی آنها چون آتشکده ، بتکده و معابد و پرستشگاه و بالاخره مساجد و مدارس و محله های داد و سُتد و اهل کسبه و در پایان گوشه های فقزآ و بینوایان به نظر میخورد .
شواهد تاریخی بر بقایای فرو ریخته شهرهای کوشانی – یونانی و یونانو باختری و کابلشاهیان وبوداییان و دهها حصارهای غزنوی، غوری، سلجوقی و خوارمشاهی نشان دهنده عظمت و بزرگی این شهر ها را میرسانند.
امروزشهرهای چون کابل ، بلخ ، هرات، غور، غزنی، بدخشان ، آی خانم ، گردیز، جلال اباد، نیشابور، مرو، طالقان ، نسا ، جوزجان یا گوزگانان ، ابیورد، بخارا، سمرقند، سرخس ، فراه ، نیمروز، رخج ، قندهار، قلات ، فراه ، بامیان ، پوراشاپورا، لشکرگاه ، پوشنج ، بادغیس و بُست و همه آبادیها و شهرهائی که در فواصل میان شهرهای نامبرده قرار دارد تا دریای آمو و ماورای آمو به خصوص در مسیر راه ابریشم و مسیر دریای کابل راه ادویه ودو طرف دریای هلمند ازمندیگگ تا شهر سوخته و سیستان ؛ نمادی از شهر های تاریخی است که قرن ها با برج و بارو استوار قد افراشته بودند. چنانچه استرابو جغرافیا نگار ومؤرخ یونانی براساس نوشته ارا توستینس حدود وثغورآریانا قدیم وبه همین گونه بطلیموس وبیلو ولایات آریانا تاریخی را به هفت ولایت این چنین نامگذاری نموده اند : مارجیانا ( حوزۀ مرغاب)، بکتریانا ( بلخ وبدخشان)، هریوا ( حوزۀ هرات )، پاروپامیزاس ( حوزۀ کابل وهزاره جات )، درانجیانا ( حوزۀ سیستان )،اراکوزیا ( حوزۀ ارغنداب )، گدروزیا ( حوزۀ بلوچستان ). ( ۱)
دریغا که این قامت و استادگی با چشم طمع خود و بیگانه یکی بعدی دیگری فرو ریخت . از سکنه خالی و متروک گردید. ندرتا” برخی جان به سلامت برده ؛ تا یادگار آنان را درج صفحات تاریخ نمایند و برای ما به میراث گذارند. اما این فروریختگی چنان که می نماید ساده و آسان نبوده است .متجاوزان و اشغالگران ماه ها و سالها عقب دیوار ها می ماندند .بعضا” شکست خورده اما ندرتا” شهر ها را فتح ، مردم آنرا قتل عام نموده و حصار ها و بارو ها را از بیخ و بن ویران و تخریب می نمودند . بنا” با خود دهها داستان ناگفته و ناشنیده را به تاریخ می سپردند .
اکثر این حصار ها و شهر ها با وجودیکه ناظر کشتار هزاران انسان بی گناه و آغاز قدرتمندی وتاج و تخت صد ها شاه و سلطان و حرم بود؛ برخلاف شاهد غارت گنجینه ها و خزاین و دفاین گرانبها نیز بودند که متجاوزان و غارتگران با خود به یغما میبردند . دهها شهرو پایتخت و مراکز سلطنتی با دیده های خونین ؛ راصِد کشتارهای دستجمعی ، کله منارها، مهاجرت و بدبختی مردم خویش همچنان بودند؛ و حصارها بدون انکه اشک بریزند ؛ دیوار ها و کاخ ها و سنگواره های خویش را در حال ویران شدن و فروریختن نظاره میکردند .
متجاوزان از شرق و غرب و شمال و جنوب هر چند سالی پی غارت و سرنگونی این شهرها لشکرو سپاه آورده و جهت نابودی آن از هیچ ظلم و تعدی دریغ نمی کردند. با وجود مقاومت های سرسختانه که خاصه مردم این سرزمین است؛ بعضا” چند ماه و یا چند سالی مقاومت مینمودند و بالاخره اگر موفق هم می شدند دیگر رونق گذشته را نداشتند اما اکثرا” ویران و نابود میگردیدند.
این بحث شامل ( ) فصل بوده وکوشش به عمل آمده تا شهر ها و حصار های کشور خویش را با وسعت و پهنای دوهزارپنجصد سال به معرفی گرفته تا این داستان ناخوانده مورد توجه و خوانش شما هموطنان قرار بگیرد. تلاش میگردد تا نقشه ها و تصاویر این همه شهر ها و حصارها تا حدود امکان خدمت شما عزیزان تقدیم گردد. تمنا برده میشود آنچه گردآمده ؛ با وجود آنکه مختصر است ؛ امیدوارم بهای بزرگی از شما داشته باشد.
نوت : این سلسله آغاز کتابی خواهد که در آینده به همکاری و نظریات شما هموطنان و دوستان عزیز تکمیل خواهد شد. ضمنا” برخلاف معمول « مقدمه» که باید بعد از ختم کتاب نوشته شود در آغاز خدمت شما ارایه گردیده است .
زیر نویسها :
۱ – یمین، پوهانددکتور محمد حسین، افغانستان تاریخی، پشاور، ۱۳۸۰، ص ۱۰
******************************************************
اول – شهرها :
۱– ساختار شهر های قدیمه:
بنابرموقعیت افغانستان در قلب آسیا؛ اهمیت سیاسی و نظامی و تجارتی این کشور بیشتر از آنچه است که ما تصور میکنیم . در گذشته مدنیت های بزرگی چون مندیگگ در کنار دریای هلمند، هراپه و موهنجودارو در کنار دریای کابل و مدنیت باختر در کنار دریای آمو و هریرود نشاندهنده ؛ زندگی اجتماعی و اقتصاد زراعتی افغانستان دیروز میباشند.
شهر های سیستان، هری، رخج، کابل و بلخ مراکز این تمدن باستانی بودند. هنوزشهر ها به معنی واقعی کلمه به وجود نیامده بودند که مردمان این نواحی ساختن خانه و کشت و بزر را میدانستند. دهات و قریه جات به وجود آمد وبه نفوس شان افزوده گردید. بنا” اولین عامل تشکیل شهر ها همان مدنیت دریایی بوده است . که ضرویات و مایحتاج خود را غالباً از طریق کشاورزی و زراعت تأمین مینمودند. برای امنیت و ارامش به تاسیس سلطنت ها پرداختند و شهر ها بوجود آمد.
شهر یا مدینه و بلد را چنین تعریف مینمایند: شهرمجموعه از خانه های بسیار و عمارات بیشمار که مردمان در آنها سکنی می کنند در صورتی که بزرگتر از قصبه و قریه و ده باشد. (ناظم الاطباء). در غیاث الغات به اسم مدینه، بلد یا بَلْده عبارتند از آبادی که بر خانه های بسیار و خیابانها و میدانها وبازارها مشتمل و دارای سازمانهای اداری و انتظامی باشد. و یا مجموعه ٔ شمارِبسیاراز خانه ها وعمارات و خیابانها و کوچه ها که درناحیه ای محدود قرار دارند. (۱)
در قدیم هر شهری بدواً ده بی حفاظ و بی دیوار و خندق بوده و چون تعداد نفوس بحد کفایت میرسید در پی محافظت و حفظ خود افتاده دیوار و خندقی ازبرای آن ده قرار داده متدرجاً بزرگ میشد و یا قصبه مانند میگشت . در قدیم شهرها پرنفوس و دارای کوچه های تنگ کج و معوج و بعضی از کوچه ها مسدود و یا سرپوشیده و برحسب پیشه و صنعت اهالی نامیده میشد . (۲)
با هجوم و حملات اسکندر مقدونی ساختمان شهرهای تمدن گذشته آریایی به کلی تغییر یافت . شهر ها با امتزاج و تاثیر شهر یونانی – اریایی بنا یافت . بعدا” تسلط دو قرنه دولت های یونانی و کوشانی سبب شد تا در مسیر راه ابریشم شهرها رونق تجارتی پیدا کند. بازمانده های شهر آی خانم نماد از آن دوره است . بنا” در مجموع ساختار کلی شهرها قبل از آمدن اعراب مسلمان با وجود فرازونشیبهایی که دارد بدین قرار است :
اولا” دژ حکومتی که محل کاخها، معابد، تأسیسات نظامی و اداری و خزائن و انبارهای آذوقه و اسلحه در آنجا وجود دارد .
ثانیا” مراکز شهر یا میان شهر؛ که محلات مسکونی اقشار قدرتمند و صاحب نفوذ، بازار و میدان در آن شکل می گیرد.
ثالثا” شهر بیرونی که محل زندگی مردم عادی است و خارج ازحصار شهر قرار دارد. ( ۳)
اما در قرون وسطی به خصوص بعد از ظهور دین اسلام ؛ اسلام نه فقط به دستورهای دینی و مذهبی متکی گردید بلکه منحیث یک جهان بینی به جوامع و تشکیلات آن تغییراتی اساسی وارد آورد.
شهر های که برای مهاجمان اعراب مسلمان ؛ دروازه های خود را گشودند ؛ نه تنها برای شهر ها اسیب وارد نیامد بلکه مردمان آن با قبول نمودن دین جدید خود را نجات دادند و یا با دادن جزیه جان سالم بدر بردند. اما بسیار از شهر چنان آسان فتح نگردید. مدتها اعراب عقب دیوار ها و دروازه های شهر کابل ماندند تا با ویران کردن برخی از دیوار و اشغال دروازه های شهر؛ کابل را بدست آوردند. بیشتر از مردم که مقاومت نموده بودند کشته شدند و یا به طرف شرق و جنوب پا به فرار نهادند.
شاید نبرد کابل با داشتن باره و دیوار و فرماندهان ورزیده ؛ از سنگین ترین نبرد های بوده که دامن اعراب مسلمان را گرفت. امروز بقایای قبور آنها در جنوب شرق کابل نشانی از آن نبرد میباشد.
شهر ها قدیمه و قرون وسطی شامل ملحقات و اجزاء ذیل بود:
الف – دیوار ها :
چنانچه در فوق اشاره شد زمانیکه دهات و قریه ها و روستا ها بزرگ و بزرگتر میشوند تشکیلات آن وسیع شده و شهر ها بوجود می آیند و برای محافظت آن ایجاب مینماید تا دورادورشهر را دیوار اعمار نموده تا ازجان و ملک و تشکیلات حکومتی محافظت نمایند. درغیرآن هرگاه و بیگاه ؛ دزدان و مهاجمان حمله نموده و مال و ملک شهر را به یغما می برند. بقایای این دیوار در تمام شهرها افغانستان وجود دارد اما مشهورترین همه؛ دیوارهای کابل میباشد؛ امروز بقایای آن در کوه شیردروازه هنوز قد افراشته است .
دیوارهای شهرها بلند و دارای دروازه ها و پشتبندها و برجها می بود و بعضی دیوارها از چوب و غیره ساخته شده است که قابل سوختن بوده و شامل چند عنصر از جمله هردنجس میباشند. هردنجسها سازههایی چوبی بودند که دربالای دیوار قرار میگرفتند، و به سربازان اجازه می دادند که بدون خطر به مهاجمان حمله کنند و وسایل را بر سرشان بیاندازند.
دهانه های طویل و کم عرض یا به اصطلاح درزپیکانها، به شکل عمودی باریکی در دیوار دفاعی دیده میشوند که به کمانداران اجازه میدادند به سمت مهاجمان تیر اندازند . شکاف باریک با ایجاد هدفی بسیار کوچک از مدافعان محافظت میکرد، اما اگر اندازه شکاف بیش از حد کوچک بود، مانع تیراندازی مدافعان میشد. یک شکاف افقی کوچکتر می توانست دید کماندار را به طور چشم گیری افزایش دهد. فاضلاب اغلب از طریق دیوارهای خارجی به داخل چاه ریخته میشد. شهر موهنجودارو و هراپه از سیستم فاضلاب پیشرفته یی برخوردار بود و آب اشامیدنی و مورد استفاده شهر ها از یک منبع معین تمویل میگردید.
ب – دروازه ها :
دروازهها نیز به عنوان یکی از انواع برجسته بناهای قدیم؛ نشانه یا جلوههای گوناگون داشته اند برخی از ارزشها و نمادین دروازهها همچنان قابل تبدیل به مصداق های معماری امروزی هستند تداوم خاطره ای مکان دروازهها در هر زمان نمود ویژه ای داشته است شکل کالبدی دروازهها به تدریج با تغییر نام آنها در طول دورههای مختلف تاریخی به کالبدی ذهنی و با اضمحلال برخی از آنها در شهر امروز،به صورت ذهنی – خاطرهای در آمده است. (۴)
در گذشته شهرها محصور به حصار یا دیوار بودهاند و تردد به داخل یا خارج از شهرها از طریق دروازههای موجود در دیوار دور شهر صورت می گرفت. و دروازه های شهرها را گاهی از اوقات با صفحات مس وآهن می پوشانیدند و یا اینکه دروازه را ازاین فلزات می ساختند .
کنگره ها اغلب بر بالای دیوارهای حایل و بالای خانه های دروازه به چشم میخورند، تعداد دروازه های یک شهر بستگی به اندازه شهر و میزان رفت و آمد داشته است. دروازه به طور سنتی ساخته میشد تا دسترسی به شهروخروج ازآن توسط مردم، وسایل نقلیه، کالاها و حیوانات با کنترول صورت گیرد . چنانچه شهر کابل شامل پنج و یا هفت دروازه بود .
دروازه شهرها اهداف مختلفی مانند دفاع، امنیت، تجارت و کسب عوارض داشته اند و برای همین توسط نظامیان یا مقامات شهری اداره می گردیدند. دروازه شهر محلی برای نمایش انواع گوناگون اطلاعات عمومی مانند اطلاعیه های مالیاتی و عوارض، مقررات محلی و مطالب قانونی بوده اند. با توجه به نقش دفاعی دروازهها، جنس آنها محکم و تقویت شده بوده و با مجسمهها و نقوشی تزئین میشده اند که هدف آنها ارعاب بوده است. چهار دهه قبل در دو کنار یکی از دروازه های بالاحصار کابل مجسمه دو شیر موجود بود . گاه سر بریده شده جنایتکاران یا دشمنان بر دروازه شهر آویخته می نمودند .
دروازه های شهری در شهرهای قدیمی و تاریخی وجود داشته اند و در سراسر جهان نمونه های بسیاری از آنها از دوران باستان تا حدود قرن ۱۹ م ساخته و مورد استفاده قرار می گرفته است. معمولاً در بسیاری از شهرها، دروازه های شهر پس از زمان شروع مقررات منع رفت و آمد که اغلب شب هنگام بوده ؛ بسته می گردید .
ج – برج :
برج ها ساختمانهای بلند مرتبه، امکاناتی را برای استفاده کنندگان خود به وجود میآورد. مانند مشاهده بهتر زمینها و مناطق تحت حفاظت و یا جنگی، و یا فراهم آوردن نمای بهتری از مناطق اطراف که میتواند شامل مناطق نظامی نیز باشد.
برجهای محاصرهای، برروی دیوارهای امنیتی بلند و یا در کنار اهداف نظامی نصب میشدهاند. امروز استفاده استراتژیک از برجها در زندانها و یا مناطق نظامی خلاصه شده است. برجهایی مانند فانوسهای دریایی، برجهای زنگ دار و برجهای پیغام رسان، برای ارتباط در فاصله های دور تر مورد استفاده قرار میگرفتهاند. (۵ )
د – خندق :
خَندَق (به فارسی سره : کَندَگ) خَنْدَق : ج خَنَادِق : گودال پهن و عمیقى است که گرداگرد شهرها مى کندند . این واژه فارسى است و از کندک تعریب شده است . نهر پرآب یا خشک و دست ساخت است که در قدیم گرداگرد شهر یا لشکرگاه میکندند تا از ورود دشمنان یا سیل جلوگیری شود. واژهٔ خندق عربیشدهٔ واژهٔ پارسی میانه کَندَگ و به معنی «کَنده» است. در زبانهای کهن اوستایی و فارسی باستان، ریشهٔ «کن» به معنی «کندن» امروزی به کار میرفت. و «فرکنتن» یعنی آغاز به ساختن ساختمان یا شهر (۶ )
اجزای داخلی شهر ها :
در گذشته و حتی در قرون وسطی عبادتگاه ها ومعابد در مرکز شهر اعمار میگردید چنانچه همین اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم دینی بوده است. که مفهوم ماندالا در تمدن هراپه درانتهای دریای کابل ، نمونه ای از احداث شهرو تمدن مذکور بوده است . این مفهوم در واقع فرمی است که بر اساس اعتقادات کاهنان، دنیای پدیدهها تابع آن، و همچنین تصوری از قوانین حاکم بر جهان است. کاهنان، شهرهای این تمدن را براساس این اشکال، شکل میدادهاند و مکان قرارگیری عناصر شهر را نیز تعیین مینمودهاند. که در اطراف آن خانه ها و رسته دکاکین و پیشه وران یکی بعدی دیگر قرار می گرفت . به همین ترتیب در قرون وسطی بعد ازآنکه دین اسلام درسرزمین های خراسان و فارس و کشورهای عربی تا هند را محصور و انتشار یافت. عبادتگاه مسلمانان یعنی مسجد مرکز شهر تعیین گردید . و اطراف آن به محلات بودباش و اهل کسبه اختصاص یافت.
۱- مسجد:
مسجد مکانی که در آن نماز جماعت و نماز جمعه منعقد میشود، به عنوان بیان کننده وظایف و آرمانهای دولت اسلامی یکی از مشخصات اصلی شهر دوره اسلامی است. مسجد نخستین مکانی بود که پس از فتح یک شهر ساخته میشد یا معبد، آتشگاه یا کلیسایی بدان منظور تغییر شکل می یافت. مسجد جامع علاوه بر نقش مذهبی خود، نقش های سیاسی و اجتماعی بسیار قوی را نیز دارا است. مسجد بهعنوان نماد اصلی شهر اسلامی از زمان تشکیل حکومت اسلامی در شهر مدینه ، تا این زمان نقشی پررنگ داشته و روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشد. مسجد بهعنوان مهم ترین عنصر کالبدی اسلام در شهر، مرکز شهرها را برای شکل گیری و حضور خود انتخاب مینمود و مرتفع ترین عنصر شهر بود. ( ۷)
در آغاز این مساجد بسیار ساده اعمار میگردید اما با گذشت زمان مساجد با منار ها و ستون ها و گنبد های بلند مزین گردید در کشورما مساجد متعددی در کابل ، قندهار و هرات و مزارشریف نمونهء زیبایی از آن روزگار باقی مانده است.
۲ – بازار :
بازار یا سُوق یکی از اجزای مهم یک شهر میباشد. و عبارت از: محل تجمع کالا وامورى که مورد معامله بین اشخاص مختلف قرار مى گیرد. و مردم میتواند مایحتاج زندگی خویش را در بدل جنس به جنس و یا با پرداخت پول و سکه مروج ؛ بدست می آورد. در حقیقت بازار که عمومی ترین فضای شهری و ستون فقرات شهر محسوب میشد. بازار به دور مسجد و مدرسه میچرخد و آن را در بر میگیرد. این در هم تنیدگی نمادهای دین و اقتصاد، یکی از وجوه تفاوت شهرهای اسلامی با شهرهای اروپایی است. ( ۸)
رسته ها بازار نیز متکی به نوع جنس داشت. چنانچه بازارهای سنتی در کابل و هرات ودیگر شهر؛ شامل بازار مسگرها، کوزگرها، فرش فروشان، بازار پیزار دوزان و امثار آن بازار اصلی اصلی شهر ها تشکیل میداد .
پیشخوانها و دروازه هایی که به شکل تخته های ضخیم چوب ساده در دو شکاف چوبی بالا و پائین جلوی دکان و یا به شکل عمودی پهلوی یگدیگر به دنبال هم ردیف میشدند، قفلهای پیچی که در صبح و شام ؛ باز و بسته میشد و صاحبان دکاکین بعد از بستن و باز نمودن دروازه ها « بسم الله الرحمن الرحیم » گفته و با امید مفاد بیشتر آغاز به کار مینمودند .
همچنان بازار های سیار در قرون وسطی بیشتر معمول بود و افراد اجناس خویش را به شهر آورده و دریکی از روز های هفته در میدان شهر و یا در کنار مساجد به فروش میرسانند ؛ که بیشتر در ولایات شمال افغانستان حتی تا امروز هم مسیرخویش را ادامه میدهند؛ مانند جمعه بازار، شنبه بازار، دوشنبه بازار و امثال آن که با تآسف روبه زوال است .
ادامه دارد ……
زیرنویسها :
۱- حاشیه ٔ برهان قاطع وفرهنگ معین .
۲ – دهخدا – علی اکبر، لغت نامه دهخدا ، واژه شهر.
۳ – مروری اجمالی بر تاریخ شهر سازی، سوره، ش ۱۲ .
۴ – سایت انجمن مفاخر معماری ایران؛ دروازههای قدیم در خاطره جمعی شهر معاصر .
۵ – ویکی پیدیا ؛ واژه برج .
۶- ویکی پیدیا ؛ واژه خندق .
۷ – مروری بر تاریخ … اثر فوق الذکر، همانجا .
۸ – مروری بر تاریخ … اایضا”، همان
درود به جناب محترم آقای شاه محمود محمود ، تشکر از پژوهش و زحمت تان که لطف کردید و زحمت کشده اید که قسمت اول هویت گمشدهء ما را برشته تحریر در آورده اید و منتظر قسمت های یعدی این مطلب جالب تان هستیم . موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر
برادر گرانقدر محترم محمد مهدی بشیر قبل از همه تشکر ویژه از شما دارم . انتشار ( هویت گمشده ما) که شامل شهر ها و حصار ها افغانستان است برایم به اصطلاح سورپرایز بود . چون بدون هماهنگی قبلی ؛ پیام شما برایم رسید و از انتشار مطلب فوق خبر داد . در دیزاین سرلوحه و خطوط رنگین دست بالا دارید از این بابت باز هم تشکر مینمایم ارزومندم عمر وفا نماید تا این اثر به پایه تکمیل برسد سپاسگزارم از همه زحمات تان
درود به فرهنگی عزیز و مسؤول سایت وزین سایت پر خواننده ۲۴ ساعت آقای مهدی بشیر و تشکر از نشر مقاله زیبا و خواندنی جناب محترم شاه محمود محمود که از خواندن آن خوشم آمد . موفق باشید.
گرانقدر عبدالله جان هروی با شما محترم همراه شده و برای ادمین سایت ۲۴ آقای محمد مهدی بشیر تهنیت و تشکر میگویم همچنان نوازش و حسن نظر تان که شامل حال بنده است سپاسگزارم خوشحالم که مطالب مورد توجه شما قرار گرفت سعادتمند باشید
برادر محترم آقای مهدی بشیر ادمین سایت پر خواننده ۲۴ ساعت . تشکر که مقاله زیبا محترم شاه محمود محمود را از طریق این سایت وزین تقدیم هموطنان و خواننده گان نموده اید. مقاله جالب و خواندنی بود . زنده باشید.
گرانقدر فریده جان کریمی سپاسگزارم که برای خوانش این مطلب بنده توجه نموده و آنرا به خوانش گرفتید. حضور تان را گرامی داشته و نوازش تان را میستایم سرفرازی و بهروزی تان را از ایزد منان استدعا دارم
استادگرانقدرشاه محمود محمود!
بعدازتقدیم عرض وادب عرض گرددکه:
باوجودیکه رشته مسلکی بنده طبابت است ومصروف کارهای مسلکی خود میباشم ولی با علاقه مفرطیکه با تاریخ وفرهنگ وطن عزیز خود ازاوان جوانی دارم ، مشتاق مطالعه تاریخ وطن خودبوده واستم. ازین سبب خودرا خوشبخت احساس میکنم که با شما که یکی از استادان دانشمندتاریخ استید اشناء وازان هم مهمترکه ازطریق فیسبوک میتوانم از مطالعه اثار ومقالات تاریخی شما دوست عالیقدر وعزیز مستفید میگردم. امیداست سلسله معلوماتهای تاریخی که تحت عنوان( هویت گمشده) اغازنموده اید ادامه دهیدتا علاقمندان تاریخ وفرهنگ عزیز ازان مستفید گردند. به امید صحت کامل وعمر طویل شمادوست فرهیخته وعزیز.
گرانقدر داکتر صاحب شفق را سلام و عرض ارادت دارم. قبل از همه معذرت میخواهم دیرتر به پاسخ پیام ارزنده تان را میدهم . مصروفیت تحقیق و پژوهش و سرگردانی روزگار در دیار غربت یقیناً عامل این همه تآخیر گردیده است.
از این که وقت گذاشتید تا مطالب را همراهی و به خوانش بگیرید تشکر و سپاسگزارم. از روزیکه اولین بخش ( هویت گمشده ما) را جناب محمد مهدی جان بشیر از طریق سایت محترم و زین ۲۴ ساعت باز نشر نمودند درست دو سال و نیم میگذرد امروز این مبحث وارد فصل ششم و بخش ۲۸ گردیده است. ارزومندم عمر وفا نموده تا حصار ها و شهر ها افغانستان را به صورت مؤجز خدمت هموطنانم ارایه بدهم. البته این موفقیت زمانی به دست میآید که شما فرهیخته های وطن با من همراه باشید و از نظریات تان بنده را رهنمایی و مستفید سازید.
در پایان با معذرت دوباره ، بهروزی های و سعادت شما جناب داکتر صاحب را از ایزد منان استدعا دارم