ستون پنجمیها کیها هستند؟
تاریخ نشر جمعه ۱۱ حمل ۱۳۹۶ – ۳۱ مارچ ۲۰۱۷ – هالند
ستون پنجمیها کیها هستند؟
نوشتۀ محترم « ب . ب »
از دیدگاه نظامی و محاسبات جنگی، دشمن زمانی بر ما پیروز میگردد و زمین ما را تسخیر میکند، که پیش از همه زمین دلهای ما را از نظر اندیشه گی و هم باوری تسخیرکند و یا در زمینهای ضمیر ما ترس و وحشت ایجاد کند.
موجودیت هر یکی از این دو امر خیلیها خطرآفرین است و حیثیت سنگر پنهانی دشمن در دل اجتماع ما را دارد. ستون پنجم دشمن هم گاه خود ماییم؛ دل ما، ارادهٔ ما، خطرنکردن ما و پندار ما، خود در نقش ستون پنجم عمل میکند. مردمی که مانند گروههای دهشت افگن و ترس آفرین بیندیشند و خط باورهای شان موازی با خط باورهای آن گروهها باشد، باید فاتحهٔ خود را بخوانند. قلمی که در نوشتن علیه این دشمن نا بکار بلرزد، می شکند و نویسنده و روشنگری، که خطر نکند و خود را به کوچهٔ حسن چپ بزند، باید یا از این سرزمین فرارکند و یا برای مرگ خود لحظهشماری کند. شاید بتوان نام این مرگ را گذاشت «مرگ ماهیت انسانی» و زنده گی بیروح.
ما سه گونه ستون پنجم (نفوذی دشمن) در جامعه و حاکمیت خود داریم.
۱- ستون پنجم فکری: آنانی که مانند دشمنان ما فکر میکنند و باورهای همانند باورهای دینی و سیاسی آنها دارند که این نوع در ذات خود از همه گونههای دیگر نفوذی دشمن خطرناکتر اند.
۲- ستون پنجم قومی: آنانی که به لحاظ قومی و تباری با دشمن همسویی و گرایش دارند و تعریف روشنی از دوست و دشمن ارایه نمیکنند.
۳- ستون پنجم رسمی یا گماشتهشده: آنانی که رسمن از سوی دشمن یا استخبارات کشورهای منطقه در درون نظام فرستاده شده اند و یا عناصری که در بدل پول و مقام برای آنان نوکری میکنند.
۴- ستون پنجم مصلحت و ارعاب: این بخش خود شامل سه بخش جداگانهٔ دیگر میشود:
الف – آنانی که در دل شان ترس دشمن را جای داده اند یا جای گرفته است و از ترس آنان لب باز نمیکنند، نمی نویسند وخطر نمیکنند.
ب – آنانی که توانایی نوشتن دارند و به خاطر مصلحتهایی یا نمی نویسند یا به نویسندهگان معترض و نترس با همسوی و همدلی یاری نمیرسانند.
ج – آنانی که نسبت به وضعیت موجود، بیخار و بی تفاوت اند و یا خود را عامدانه به غفلت می زنند و خوشیهای کودکانه میکنند.
شناخت ستون پنجمیها نه معجزه کار دارد و نه شعبده بازی میخواهد؛ همینهایی که در بالا گفته شد ستون پنجم دشمن اند. ملت و مردمی، که زنده بودن و ذلت را بر زنده گی ترجیح بدهند، بر باورهای سنتی خود شک نکنند، خطر نکنند و سرنوشت خود را خود رقم نزنند و منتظر دست غیب و نیروهای خارقالعادهٔ انتزاعی و آسمانی باشند تا تقدیر شان را رقم بزنند، هیچ گاه از این مهلکه و مذلت نجات نخواهند یافت و سرنوشت شان تغییر نخواهد کرد.
سرنوشت را باید از سرنوشت.
«ب.ب»
تشکر دوست عزیز ، مطلب عالیست . باید به عرض برسانم که متاسفانه در کشور ما تعداد ستون پنجمی ها خیلی زیاد تر از این ها اند که عاشق کشتن و قدرت و انداختن تفرقه ها ، تعصبات زبانی ، قومی ، مذهبی ، منطقوی و نژادی اند و اکنون هم در راس دولت قرار دارند . ویا چوکی های مهم را بند انداخته اند . موفق باشید. مهدی بشیر