۲۴ ساعت

خود باورى

من، نه ان تن پرورم ، کز پرنیان بستر کنم

خیمه ام گر سوختى ، بستر ز خاکستر کنم

رفتن و سر را به دیوار خشونت ، کوفتن

بهتر است از زیر بار ظلم ، خود باور کنم

را ه پر پیچ و خم و تاریک و پر خوف و خطر

باتحمل ، طى نگردد، چاره ى دیگر کنم

خسته شد پاى امل از صبر ، اینک در عمل

سینه و سر را سپر ،. بر ناوک و خنجر کنم

نا نجیبان ، نان خشک سفره ام را برده اند

حق خود را میستانم ، کاهلى کمتر کنم

طاغیان و غاصبان فتنه جو را بعد ازین

جاى شهد کامرانى ، زهر در ساغر کنم

خانه ى پر افتخارم ، بى در و پیکر شده

لا جرم ، فکر نجات خانه ى بى در کنم

باسلاح عقل و منطق ، وسعت علم و عمل

از حریم پاک میهن ، دفع شور و شر کنم

بشکنم زنجیر استبدادو جهل و انحصار

ملت ازاده را فارغ ز درد سر کنم

تا بگیرم زهر چشمى از حریف حجله ام

گربه ى همسایه را ، مقتول ، پای در کنم

قهقرایی سیر تحمیلى ، به پایان امده

عظمت دور خراسان را ، بنا از سر کنم.
،،،،،،،،،،،،،،،
محمدعلى فرحتیار
۰۸/ ۰۷/۲۰۱۷
فرایبورگ المان.