غوغای تبر
تاریخ نشر دوشنبه دهم میزان ۱۳۹۶ – دوم اکتوبر ۲۰۱۷– هالند
غوغای تبر
محترم استاد عبدالهادی رهنما
زنده آن نیست که عمرش به هدر میگذرد
شاخ بیدیست که بی بار و ثمر میگذارد
با چراغی ز خرد چشم دلت روشن دار
عمر نادان همه با خون جگر میگذرد
بی گدر راه زدن در دل دریا چه خطاست
آب با لمحه ء از پای زسر میگذرد
غافل از حیله و نیرنگ فلک هیچ مباش
باخبر ! نغمه ء مرغان سحر میگذرد
آن درختی که ندارد بر و باری در باغ
عمر آن زود به غوغای تبر میگذرد
هوشدار لحظهء از عمر تو ضایع نشود
ورنه از پیش تو گنجی ز گهر میگذرد
چشم بگشا و بخود آی که فرصت تنگ است
رهمنا فصل گل و موسم بر میگذرد
عبدالهادی رهنما
درود به جناب محترم استاد عبدالهادی رهنما ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. مانند همیشه عالیست. خط بردم خوشم آمد . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
سپاس از حسن نظر برادر فرهیخته و گرامی ام .