درس محبت
تاریخ نشر چهارشنبه ۱۵ قوس ۱۳۹۶ – ششم دسامبر ۲۰۱۷– هالند
محترم استاد سیدجلال علی یار
( ملبورن آسترالیا )
مرا در شهر دل زآن انقلاب است
بیاد روی جانانش کباب است
تجلی گاه ای عشقِ بی نشانیم
از اینرو دل به شور وپیچ وتاب است
هوای حرص و آز از سر بدر کن
بخوان درس محبت زآنکه ناب است
کدورت را ز دل برون بر آور
که روزی جسم تو اندر تراب است
به غفلت مگذران عمر عزیزت
که سیر زندگانی در شتاب است
اگر عشق مجاز را می پذیری
همش رنج وهمش درد و عذاب است
تمامِ درد و رنجِ این زمانه
چو دور جام و مینای شراب است
محبت را کجا لمس کرده باشی
مگر اسرار آن کی در حجاب است
مگو در پیش من افسانه بسیار
جلال عقلانی است نی وهم وخواب است
سیدجلال علی یار
( ملبورن آسترالیا )
درود به استاد محترم جناب آقای سید جلال علی یار ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا و خواندنیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
دوست فرهیخته و ادیب بزرگوار جناب مهدی بشیر هروی باکمال افتخار از شما قدردانی نموده و لطف و تشویق همیشگی تان ابراز امتنان و سپاس فراوان مینمایید بازهم شما افتخار بخشیدید که غزل بی پر وبال مرا اقبال نشر در سایت وزین ۲۴ ساعت دادید از شما یکبار دیگر تشکر موفقیتهای بیشتر شما در راستا علم و ادب و فرهنک از ذات کبریایی خواهانم.