محبت و نفرت
تاریخ نشر پنجشنبه دهم حوت ۱۳۹۶ – اول مارچ ۲۰۱۸– هالند
محترم سید همایون شاه “عالمی”
چـــــرا مردم بجان همدگر چون دیو و دد گشته
چرا حرف صداقت ها به هر مضمونی رد گشته
فتاده سایه ی جهلی به روی هـــــــرگلی عشقی
کلـــید قفل خــــوشبختی همیشه بـــی مدد گشته
به چشم مـــــردمان آید همیشه راستی خــــــاری
به هـــــــرمجلس لب غیبت گل روی سبد گشته
به هرسو دزد و قاتل را به صـــدر انجمن بینی
ازآن پنهان بشد خــــوبان که خاکی در نمد گشته
بخوانـــی مهُر نفــــرت را سر پیشانـــی ِ مردم
چرا هرکـــــس محبت را دراینجا نا بلد گـــــشته
بنام مـــــذهب و قوم و زبان سرهای بشکـــسته
که جهل آدمـــــی دیگر به جنگ قد به قد گشته
خــــــرد گم گشته، نیکی را بدی پاداش مـی آرَد
دگـــــرمشتی زبدبینی به هر سرچون لگـد گشته
نفاق و خـــود سری اینجا زَنَد با نیش مــردم را
لگام اسپ خوشبختـی به دست بی خرد گـشته
به قــدرت پیر اهریمن به عیش و نوش پردازد
جــــوان پاک این میهن تنش اندر لحـــد گـشته
همایون این تفکـــرها تحـــــــــیر داده در ذهنت
که گم از نارسایی ها تمیز خـــــوب و بد گشته
سید همایون شاه “عالمی”
اول مارچ ۲۰۱۸
هیمارکیت – ورجنیا
ایالات متحده امریکا
درود به عالمی عزیز و تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان . واقعآ همینطور است :
بخوانـــی مهُر نفــــرت را سر پیشانـــی مردم
چرا هرکـــــس محبت را دراینجا نا بلد گـــــشته
بنام مـــــذهب و قوم و زبان سرهای بشکـــسته
که جهل آدمـــــی دیگر به جنگ قد به قد گشته
زنده و سلامت باشید. مهدی بشیر
درود ها نثار دوست گران ارج و برادر گرانقدر و فرهنگی بلند همت ما جناب مهدی بشیر، یک جهان سپاس از نشر این سروده در سایت زیبا و پرمحتوای ۲۴ ساعت.. شما موفق و سرفراز باشید (همایون عالمی).